responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 296


كه خداى تعالى فرض كرده است . و بعد از آن كه عبد الملك گفته : و كيف أصنع ؛ يعنى پس چه كنم ؟ آن حضرت فرمود : صلَّوا جماعة ؛ يعنى صلاة الجمعة ؛ يعنى نماز جمعه بگذاريد ؛ و مخفى نيست كه اين حديث نيز چون حديث سابق دلالتش بر عدم وجوب عينى ظاهرتر است ؛ زيرا كه مثل عبد الملك كه از جمله بزرگان اصحاب آن حضرت باشد ، معنى ندارد كه تا آن وقت اين چنين واجبى را نكند ؛ و با اين حال آن حضرت اين طريق با او در اين باب سخن گويد و او را عتاب نفرمايد و از خدمت خود دور نسازد . و نيز در حمل استحباب يا وجوب از روى تقيّه چنان كه مذكورش مثل حديث سابق است ، و بنابر افادهء جواز در زمان غيبت ، به كار قايلين به وجوب تخييرى مىآيد نه قايل به وجوب عينى چنان كه ظاهر است .
قال « ديگر خبرى است كه هم در تهذيب وارد شده » تا آن جا كه گفته « به كار قايلين به وجوب تخييرى مىآيد نه قايل به وجوب عينى چنان كه ظاهر است » اقول : اين حديث دلالت دارد كه فرض نماز جمعه در زمان آن حضرت باقى باشد با آن كه آن حضرت سلطنت ظاهر نداشت و آن حضرت به عنوان صلَّوا امر فرمودن ، ظاهر در عدم تعيين پيشنماز است . و همچنين كه اشاره شد اگر از امثال اين حديث اذن حاضرين ظاهر مىشود ، از احاديث ديگر اذن غايبين نيز ظاهر خواهد شد . و امر به نماز جمعه به واسطهء اقتداى به عامه به واسطهء تقيه را احتمال دارد ، اما خلاف ظاهر است ، چه تشنيع مثلك يهلك و لم يصل فريضة فرضها اللَّه به واسطهء ترك فريضه است نه از براى ترك تقيّه ؛ و وجه عتاب زايد نكردن در حديث سابق ظاهر شد .
ديگر خبرى است كه در مصباح شيخ طوسى روايت شده از امام جعفر صادق عليه السّلام كه فرموده :
إنّى لأحبّ للرّجل أن لا يخرج من الدنيا حتى يتمتّع و لو مرّة واحدة ؛ و أن يصلَّى الجمعة فى جماعة ؛ [1] يعنى به درستى كه من دوست مىدارم از براى مردانى كه بيرون نرود از دنيا تا وقتى كه متعه كند ، اگر هم يك مرتبه باشد ؛ و نماز جمعه گزارد در جماعتى .
و اين حديث نيز به كار قايل به وجوب تخييرى مىآيد نه قايل به وجوب عينى ؛ چه ظاهرش استحباب به قرينهء انضمامش به متعه و قرينهء كلمهء احبّ و كلمهء و لو مرّة ؛ زيرا كه اين قسم الفاظ را در مستحبات استعمال مىكنند . و از قبل جمعى كه جايز نمىدانند نماز جمعه را در زمان غيبت مىتوان گفت كه شايد اين حديث كنايه باشد از تمنّاى ظهور سلطنت معصوم ، و حاصلش آن كه دوست مىدارم كه مرد مؤمن از دنيا نرود تا وقتى كه زمان سلطنت معصوم دريابد ؛ و به رغم انف مخالفين از روى جمعيت خاطر هم متعه كند ،



[1] مصباح المتهجد ، ص 364

296

نام کتاب : دوازده رسالهء فقهى دربارهء نماز جمعه از روزگار صفوى ( فارسي ) نویسنده : رسول جعفريان    جلد : 1  صفحه : 296
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست