نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 77
* ( شَرْقِيَّةٍ وَلا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْه نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي الله لِنُورِه مَنْ يَشاءُ وَيَضْرِبُ الله الأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَالله بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ) * [1] . پيش از ترجمهء آيه چند لغت را كه در آن آمده است توضيح مىدهيم : مشكوة جايگاهى در ديوار كه براى گذاشتن چراغ ساخته مىشد . مصباح چراغ . زجاجة شيشهء صاف . كوكب درّى ستارهء بسيار درخشان . ترجمهء آيه اين است : ( خدا نور آسمانها و زمين است ، مثل نور او [ چنين است ] : چراغى در جايگاهش . و آن چراغ در شيشهء صاف و آن شيشه [ كه نور از چراغ گرفته است ] مانند ستارهء بسيار درخشان . آن چراغ از درخت مبارك زيتون كه نه شرقى است و نه غربى شعله ور گشته است . روغن زيتون آن درخت در روشنگرى است ، اگر چه آتشى به آن تماس نداشته است . نورى بر روى نور . خداوند هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مىكند . و خداوند براى مردم مثالها مىزند و خدا بهمه چيز دانا است ) . 1 - خداوند نور آسمانها و زمين است . اين جمله هم وضوح و روشنايى هستى خداوند را بيان مىكند و هم احاطهء مطلقهء او را بر همهء اجزاء و نيز مجموع عالم هستى . يعنى چنانكه نور در همهء اجسام شفاف نفوذ مىكند و آنها را روشن مىسازد ، بدون آنكه با آن اجسام اتّحاد پيدا كند ، نور خدا هم در همهء هستى بدون اين كه اتّحادى با اجزاء آنها داشته باشد ، وجود دارد و روشنگر همهء آنها است . با اين تشبيه ، معناى جملهء امير المؤمنين عليه السلام كه مورد تفسير ما است ، روشن مىگردد : مع كلّ شيء لا بمقارنة و غير كلّ شيء لا بمزايلة . ( او با همه چيز است نه با پيوستگى و غير از همه چيز است نه با گسيختگى ) . 2 - آن روشنايى كه وجود جهان و انسان را در صحنهء هستى نمودار ساخته است ، نور الهى است . 3 - وجود خداوندى روشنتر از همهء روشنايىهاى جهان هستى است ، زيرا