نام کتاب : ترجمه و تفسير نهج البلاغه ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 2 صفحه : 244
عالم هستى كه آيات خداوندى هستند ، معرفى مىنمايد ، مانند : * ( كَذلِكَ يُبَيِّنُ الله لَكُمْ آياتِه لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ) * [1] . ( بدينسان خداوند آيات خود را بر شما روشن مىسازد ، باشد كه شكرگزار باشيد ) . مسلم است كه معرفت خود آيات الهى مقدمهء وصول به مقام عالى شكرگذارى خواهد بود ، نه بدانجهت كه انسان با شناخت آن آيات ، از نعمتهاى مادى عالم هستى برخوردار مىگردد . از مسائلى كه در اين مبحث مطرح كرديم ، روشن مىشود كه مقصود امير المؤمنين عليه السلام از جملهء احمده استتماما لنعمته و استسلاما لعزّته و استعصاما من معصيته . ( سپاس او را گويم تا تتميم نعمتش جويم و راه تسليم به عزتش پويم و براى مصونيت از نافرمانيش دست و دل از معصيتش شويم ) . عاليترين درجات حمد خداوندى است ، زيرا منظور از تتميم نعمت ، جلب مزاياى مادّى قابل معامله با حمد و سپاس نيست ، بلكه بايد گفت : حمد مزبور سه عامل دارد : عامل يكم - افزايش معرفت به عظمت نعمتها است كه افزايش معرفت خداوندى را بدنبال خود دارد . همچنين نتيجهء اين حمد گسترش بيشتر ابعاد و استعدادهاى روحى است كه در آدمى بوديعت نهاده شده است . عامل دوم - تسليم در برابر عزّت و جلال خداوندى است كه عاليترين درجهء ارتباط با موجود بىنهايت بزرگ است . عامل سوم - تقوا و آزاد كردن خويشتن از آلودگىهاى هوى و هوس و خودخواهىها است . 3 - انّه لا يضلّ من هداه و لا يئل من عاداه و لا يفتقر من كفاه ( كسى كه او هدايتش كند ، گمراه نگردد و آن كس كه با مقام شامخش به خصومت