است ، پس به گردنهء بلند و دشوار و لغزنده اى بر آمدهاند كه قدمهايشان خواهد لغزيد و از آنجا به گودال فرو خواهند افتاد ، آنان با انديشه هاى حيران و سرگردان و ناقص خود و نظرات گمراه كنندهء خويش خواستند امام بسازند ، پس جز دورى از آن چيزى به بار نياوردند ، به راستى كه كار دشوارى را پيش گرفتند و به دروغ پرداخته و بهتان بر زبان راندند و به گمراهى دور و درازى گرفتار آمدند و در حيرت افتادند چون امام حقّ را از روى آگاهى و بينش ترك كردند ، و شيطان اعمال آنان را در نظرشان آراست و از راه بازشان داشت در صورتى كه خود راه را مىديدند . آنان از گزينش خدا و رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و اهل بيت او بدان چه اختيار خودشان بود روى گردانيدند در حالى كه قرآن آنان را چنين ندا مىكند : « پروردگار تو هر آنچه بخواهد و اختيار كند مىآفريند و آنان را ( در اين امر ) اختيارى نيست خداوند منزّه و برتر است از آنچه براى او شريك قرار مىدهند » [1] و نيز خداى عزّ و جلّ مىفرمايد : « هيچ مرد و زن با ايمان را در موردى كه خدا و رسولش دستور داده است حقّ اختيارى در كارشان نيست » [2] و نيز فرموده : « شما را چه شده است چگونه حكم مىكنيد ؟ آيا براى شما كتابى است كه در آن اين حكم را مىخوانيد ، كه هر كس را شما خواستيد همو را انتخاب كنيد ، يا شما را بر ما عهدى است تا قيامت كه هر چه حكم كنيد حقّ شما است ، از