نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 8
سنّ و سال من در شگفت شده و مىگفت : عجب نيست ! زيرا تو بدعاى امام عليه السّلام زاده شده اى . امّا آنچه در پاره اى از كتب مذكور است كه شيخ در خراسان و بهنگامى كه پدرش به زيارت مشهد مقدّس امام رضا عليه السّلام مشرّف شده بود به دنيا آمده است ما در اين مورد به سندى دست نيافتهايم كه صحّت اين مدعا را اثبات كند ، و نيز هيچ يك از شيعيان را نديدهايم كه ذكرى از آن كرده باشند ، البتّه خدا بهتر مىداند . وفات مؤلَّف و آرامگاه او : او در سال 381 هجرى در حالى كه بيش از هفتاد سال از عمر پر ثمرش مىگذشت چشم از جهان فرو بست ، آرامگاه او در شهر رى بفاصله كوتاهى از مرقد حضرت عبد العظيم حسنى - رضى الله عنه - و در كنار باغ طغرل در باغچهء مصفّائى قرار گرفته ، و داراى بقعه و بارگاهى است كه در عين سادگى ، از شكوهى روحانى برخوردار است و مردم به زيارت آنجا رفته و بدان تبرّك مىجويند ، و ساختمان آن بدستور فتحعلى شاه قاجار در سال 1238 تجديد بنا گرديد ، البته اين باز سازى پس از ظهور كرامتى كه گفتگوى آن در ميان مردم دهان به دهان مىگشت و براى شاه و امراء و دولتمردان او به ثبوت رسيد انجام شد ، تفصيل ماجرا را پاره اى از بزرگان همچون خوانسارى در كتاب روضات ، و تنكابنى در قصص العلماء ، و مامقانى در تنقيح المقال ، و خراسانى در منتخب التواريخ ، و قميّ در فوائد الرّضويّة و ديگران در كتب خود ذكر كردهاند - رحمهم الله - خوانسارى در مورد اين واقعه چنين مىگويد : از جملهء كرامات شيخ كه در اين دوره آشكار شد و موجب باز شدن چشم و روشنائى ديدهء صاحبدلان گرديد و توجّه مردمان بسيار را به خود معطوف ساخت ، اين قضيّه بود كه : زمانى در اثر طغيان آب باران حفره و شكافى در آرامگاه شريف شيخ - رحمه الله - واقع در نزديكى شهر رى ( كه بخش كوچك بجا مانده از رى قديم است ، و امروز از اعتبار و رونق و شهرت پيشين اثرى در آن مشاهده نمىشود ) پديد آمد ، و وقتى براى اصلاح و مرمّت آن به بازرسى و جستجوى آن حدود پرداختند به سردابى برخوردند كه قبر شيخ در آن قرار داشت ، و چون بدان جا وارد شدند بدن شريفش را تر و تازه يافتند كه غير از عورت او
8
نام کتاب : من لا يحضره الفقيه ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 3 صفحه : 8