responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 91


كيستى و چه كاره‌اى و چه اختيار دارى كه جمع كنى يا نكنى نيابت رسول اللَّه ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) را تو چه مدخليّت دارى و بنى هاشم چه عيبى دارند كه بايد امامت به ايشان نرسد ، اگر به گفته پيغمبر اين را مىگويى ، كو حجّت ودليل تو وچرا نسبت به خود مىدهى و اگر از پيش خود مىگويى ، چه اختيار دارى ؟ پنجم آن كه گفت اگر سالم مولاى ابى حذيفه زنده مىبود ، مرا هيچ تردّد نمى بود ، او از براى اين كار مناسب بود وچگونه سالم قابل خلافت بود وحال اين كه در روز سقيفه همگى بالاتفاق گفتند كه پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) فرموده است كه : ائمه بايد از قريش باشند . و به همين روايت انصار مطيع شدند و اهل سنّت هم متّفق اند كه قريشى بودن شرط خلافت است ، همچنان كه اين مرد نيز گفته است و شبهه در اين نيست كه سالم از قريش نبود ، پس معلوم مىشود كه عمر مضايقه از مخالفت قول رسول الله ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) نداشت و اين عين ضلالت است .
ششم در صور مذكوره امر به قتل مسلمانان نمود و هيچ يك از آن صور مجوز قتل مسلمانان نبود ، هرگاه اين جماعت اهل ديانت نبودند و عمل ايشان از راه غرض بود واگذاشتن امر خلافت كه اعظم امور اسلاميه است به ايشان محض غلط و خلاف شرع بود و اگر از اهل ديانت وراستى بودند واعمال ايشان از براى خدا بود سبب چه بود كه در صورت مخالفت دو نفر كه ميان خود و خدا به طريق اجتهاد چنان يافته باشند كه امامت آن شخص كه آن سه ديگر قائل شده‌اند ، صلاح امّت نيست ، امر به قتل آن دو نفر كرد و به اين جهت چرا واجب القتل شدند ؟ و در صورتى كه سه نفر مخالفت كنند با سه نفر ديگر كه عبدالرحمان يكى از ايشان باشد ، چرا آن سه نفر واجب القتل شدند و بودن عبدالرحمان ومخالفت با او از چه جهت باعث قتل آن سه مىشود با وجود اين كه من حيث العدد مساوى بودند ؟ وچگونه هرگاه سه نفرى كه متفق باشند و يكى از ايشان على بن ابى طالب باشد ، بايد كشته شوند ، به جهت اين كه مخالفند

91

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 91
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست