يعنى بپرسيد از من آن چه را خواهيد پيش از آن كه مرا نيابيد . زنى سؤال كرد كه مىگويند : در وقتى كه سلمان در مدائن فوت شد ، على از كوفه در يك شب به مدائن آمد واو را تجهيز نمود وبازگشت . اين حكايت راست است ؟ ابن جوزى گفت : بلى ، اين سخن صحيح است . زن گفت : مىگويند : عثمان در مدينه كشته شد و سه روز در مزابل افتاده بود وعلى حاضر بود و بر او نماز نكرد ، اين سخن صحيح است ؟ ابن جوزى گفت : بلى ، اين نيز ثابت است . زن گفت : پس بر يكى از ايشان فسق وخطا لازم آيد . ابن جوزى گفت : اى زن ، اگر بى اذن شوهرت از خانه بيرون آمدهاى ، لعنت بر تو و اگر به اذن او بيرون آمده لعنت بر او . زن گفت : اى شيخ عايشه بى اذن حضرت پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) به جنگ على از خانه بيرون رفت يا به اذن او . ابن جوزى از اين سخن ملزم شد و هيچ نگفت . و ما به همين قدر از مطاعن وفسوق اين سه خليفه در اين جا اكتفا مىكنيم ، از جهت آن كه از براى اثبات مطلوب ما كافى است ، زيرا كه همين كه فسق ايشان در زمان خلافت ثابت شود ، بطلان مذهب سنّيان ثابت مىشود ، نظر به اين كه عدالت را شرط مىدانند همچنان كه اين مرد نقل كرده است و شكى نيست كه اين قضايايى كه نقل كرديم از براى اثبات اين مطلوب كافى است ، بلكه از هر يك از سه خليفه اگر يك قضيه هم ثابت باشد ، بلكه اگر يك قضيه از يكى از ايشان هم ثابت باشد مذهب سنّيان باطل مىشود نظر به شرطى كه خود بالاتفاق قائل شدهاند و بر ارباب بصيرت ظاهر است و نمى تواند شد همه اين قضايا با وجود شهرت و نقل آن ها در كتب معتبره فر يقين دروغ باشد . پس بحمدالله وتأييده مطلب ما ثابت شد . * * * قال : وطريق انعقاد امامت چهار است :