responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 64


كنم و اذن داد و به ابو بكر وعمر گفتم قبول نكردند ، چون خود قدرت به هم رساندم به علم خود عمل كردم . و جواب اين عذر آن كه حكايت اذن را احدى از مشايخ اهل سنّت نقل نكرده و در هيچ كتابى روايت نشده و اگر مأذون مىبود ، چرا در وقت اذن خواستن از ابو بكر وعمر متمسك به اذن نشد وچرا در وقتى كه مرتضى على و ساير اصحاب با او معاضه ومنارعه كردند ، همچنان كه در روايت واقدى گذشت او پناه به اذن نبرد و به اين جهت خود را از عتاب وخطاب خلاص نكرد . ونيز مىگوييم كه اگر پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) به او گفته بود كه در هر وقت خواهى او را داخل كن ، چرا در زمان پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) او را داخل ننمود با وجود شدّت حرجى كه در داخل نمودن او داشت وچرا در عصر پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) اين اذن را ظاهر نمى كرد كه مردم بدانند و از تهمت خلاص شود .
و اگر حضرت گفته بود كه بعد از من او را داخل كن اولاً مىگوييم اين تقيد در آن چه قاضى القضاة نقل كرده نيست ومخالفت با طريقه نبوّت دارد ، زيرا كه اگر حضرت از او راضى شده بود و مسلمان واقعى بود داخل ننمودن در حيات پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) صورتى نداشت و اگر از او ناراضى بود ومسلمانان واقعى نبود صورتى ندارد كه آن جناب بفرمايد كه بعد از من او را داخل كنيد .
وثانياً مىگوييم كه حضرت نمى دانست كه هرگاه اذن خفيه به او بدهد و كسى مطلع از آن نباشد ، هرگاه خواهد او را داخل كند اصحاب بر او شورش خواهند نمود واو متمكّن از آن نخواهد شد وعثمان خود نيز اين را نمى دانست كه بدون اطّلاع اصحاب داخل كردن او منشأ تهمت وباعث شوريدن اصحاب است پس بايست آن اذن را در زمان حضرت ظاهر كند .
دوم از آن چه دلالت بر فسق عثمان كه در زمان خلافت از او صادر شد مىكند اذيّت و بد سلوكى است كه با جمعى از اجله صحابه به عمل آورد [ از جمله ابو ذر كه ] او را از مدينه منوّره اخراج كرد با وجود آن كه تقدم اسلام او

64

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 64
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست