responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 60


را شنيد گفت : « كلّ النّاس أفقه من عمر حتّى المخدّرات في الحجال » يعنى همه مردم داناترند از عمر حتى زنان در خانه ها .
و به روايت ابن ابى الحديد اين قول هم از عمر علاوه نقل كرده كه بعد از آن گفت كه : آيا تعجب نمى كنيد از امامى كه خطا گويد وزنى كه صواب گويد ، به درستى كه با امام شما دعوى فضل كرد و بر او غالب آمد .
و اگر كسى گويد كه همچنان كه بر امام حفظ واجبات لازم است هم چنان حفظ مستحبات نيز لازم است و چون مهر سنّت مستحب است . لهذا عمر نهى از زيادتى نمود و اين كه گفت : « كلّ النّاس أفقه من عمر و آيا تعجب نمى كنيد از امامى كه خطا كند » از باب تواضع [ بود ] جواب گوييم كه حفظ مستحباب لازم است به نحوى كه منجر به فعل حرام نشود وامر كردن به سنّت به نحوى كه متضمن تحريم حلال باشد ومشتمل بر تهديد وتخويف مسلمانان باشد حرام صرف است وچگونه جايز است كه زايد از مهر سنّت با وجود اين كه مال غير است گرفته شود و داخل بيت المال شود و اگر آن مهر زايد نامشروع است بايد مال شوهر باشد و اگر مشروع است چگونه داخل بيت المال مىتوان نمود پس اگر عمر در اين قول كه آن مال را داخل بيت المال مىكنم صادق بود ، صريح مخالفت حكم خدا را كرده است و اگر كاذب بود باز به جهت كذب بايد فاسق باشد و اگر اين كذب از روى مصلحت بود و در گفته خود محق بود ، پس بايد گفته آن زن خطا باشد ، پس تواضع نمودن عمر و گفتن اين كه او بر خطاست وزن بر صواب ، تصويب بر حرام است و آن بلا خلاف نامشروع و حرام است .
چهارم از آن چه دلالت مىكند بر فسق وگمراهى او كلماتى است كه در وقت رفتن او از دنيا حق تعالى بر زبان او جارى كرد از آن جمله در « جمع بين الصحيحين » مروى است كه در وقتى كه عمر زخم خورد و يقين به هلاكت خود كرد ابن عباس به ديدنش رفت ، ديد كه اضطراب وبيتابى مىنمود . ابن عباس

60

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 60
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست