responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 55


خدا و حكم حضرت رسالت پناهى مىكرد از آن جمله حليّت متعه نساء ومتعه حج از جانب خدا و پيغمبر ثابت ومحقّق بود و در عصر رسول اللّه ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) و عصر [ ابو بكر ] و مدتى هم از اوايل زمان خلافت عمر شايع و معمول ميان مسلمانان بود همچنان كه در « صحيح » بخارى ومسلم وترمذى و « جمع بين الصحيحين » حميدى به چندين طريق و « مسند » احمد حنبل و « شرح ابن ابى الحديد » روايت شده كه اين دو متعه در آن عصر در ميان مسلمين شايع بود تا اين كه عمر نهى كرد وگفت : « متعتان كانتا على عهد رسول الله 6 وانا احرّ مهما واعاقب عليهما متعة النساء ومتعة الحج » يعنى دو متعه است كه در زمان رسول الله ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) حلال بود من آن ها را حرام مىكنم و كسى كه مرتكب آن ها شود او را تعذيب مىكنم يكى متعه زنان و ديگرى متعه حج . در « جمع بين الصحيحين » از جابربن عبدالله روايت كرده است كه گفت : ما با رسول اللّه متعه مىكرديم تا وقتى كه عمر برخاست وگفت : خدا براى رسول خود هرچه به هر نحو مىخواست حلال مىكرد « و انّ القران قد نزل منازلة » و به درستى كه قرآن نازل شد از براى مجادله كردن با خصم پس به آنچه خواهش پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) بود به آن نحو نازل شد ، بعد از آن گفت : شما حج وعمره را چنان كه خدا فرموده عمل كنيد ونكاح متعه را نكنيد كه هركه زنى را متعه كند او را سنگ باران كنم وايضاً در « جمع بين الصحيحين » و « مسند » احمدحنبل روايت شده كه متعه نساء در كتاب خدا نازل شد و قرآن به حرمت آن نازل نشد و حضرت رسول اللَّه ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) به آن عمل فرمود و از آن نهى ننمود تا از دنيا رفت و در « جمع بين الصحيحين » بعد از آن گفته كه پس مردى براى خود آن چه خواست گفت ، ونيز در « جمع بين الصحيحين » روايت كرده كه عمر گفت به درستى كه مىدانم كه رسول اللّه ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) و اصحاب او به متعه عمل كرده‌اند ، امّا من نمى خواهم كه مردم شبها در پاى درختها با زنان صحبت دارند ، بعد از آن به حج آيند وقطرات آب از سرهاى ايشان بچكد .

55

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 55
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست