به تحقيق كه مردم مىدانند نصيب و مرتبه من در اسلام از همه پيشتر و بيشتر است . و احمد كه پيغمبر خدا است برادر و پدر زن و ابن عمّ من است . و من همه مردم از عرب وعجم را به اسلام كشيدم . و هر كافر بزرگ معروف ومشهور را كشتم . و حق تعالى در قرآن امامت مرا بر مردم لازم گردانيد واطاعت مرا بر ايشان واجب وفرض عزم نموده . چنان چه هارون برادر موسى بود و من هم برادر پيغمبرم ومسمّى به اين اسمم . و به اين سبب مرا امام مردم گردانيده و در روز غديرخم به همه ايشان خبر داده . پس در ميان شما كيست كه در اسلام وفضل وقرابت ، عديل و مثل من باشد . پس عذاب وعقاب پى در پى بر كسى باد كه فردا ملاقات كند خدا را در حالتى كه ظلم بر من كرده باشد . وعذاب وسخط الهى بر كسى باد كه انكار اطاعت من و اراده شكست من كند . وواى بر شقى محرومى كه اراده عداوت من كند ، با وجود بى گناهى و بى جرمى من . و ابن مغازلى در « مناقب » روايت كرده است كه حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السّلام ) در رحبه مردم را جمع نمود وفرمود كه سؤال مىكنم از شما به خدا كه هركه آن چه در روز غديرخم از پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) شنيده باشد بگويد به روايت ابى الطفيل سى نفر و به روايت ابو نعيم خلايق بسيار شهادت دادند كه در آن روز پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) فرمود كه : « من كنت مولاه فهذا علىّ مولاه اللهمّ وال من والاه وعاد من عاده » يعنى هركه من مولا يعنى متولى امور دين ودنياى اويم على نيز متولى امور دين ودنياى اوست . خدايا دوست دار هركه او را دوست دارد ودشمن دار هركه او را دشمن