و ابو عمر [ و ] و قاضى و در تفسير قطّان وحسن و غير ايشان نيز آن را نقل كردهاند . و يكى از آن طرق اين حديث آن است كه : چون پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) ميان هر دو نفر از اصحاب خود برادرى قرار داد و حضرت امير ( عليه السّلام ) را واگذاشت آن حضرت گفت : ميان همه اصحاب خود مواخات قرار دادى ومرا واگذاشتى . حضرت رسول ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) فرمود : تو را براى خود گذاشتم ، تو برادر منى و من برادر توأم ، هر كس به تو حرفى گويد بگو من بنده خدا و برادر رسول خدايم ، به خدايى كه مرا به نبوّت برانگيخته كه تو را نگذاشتم مگر از براى خود . تو براى من مثل هارونى براى موسى ، پس تو برادر و وارث منى . و در « جمع بين الصحاح الستة » از پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) روايت كرده كه دو هزار سال پيش از آن كه حق تعالى آسمان را خلق كند بر در بهشت نوشت كه : « محمّد رسول اللّه علىّ اخو رسول اللّه » و شبهه نيست كه برادر نمودن آن حضرت هر دو نفر را كه با يكديگر در مرتبه نزديك به هم بودند مثل سلمان را با ابو ذر و ابو بكر را با عمر وانتخاب نمودن على را از براى خود واو را به منزله هارون نسبت به موسى قرار دادن دليلى است ظاهر بر افضليّت ورجحان او همچنان كه بر عقلا مخفى نيست . و بعضى از سخنان كه برخى از متعصبان اهل سنّت از براى منع دلالت اين حديث بر افضليت آن حضرت گفتهاند قابل تعرض نيست و ضعف وواهى بودن آن بر هر ذى شعورى واضح ولايح است . حديث نهم حديثى است كه احمد حنبل در « مسند » خود و صاحب كتاب « شرف النبى » وصدرالائمه موفق ابن احمد مكى روايت كردهاند كه پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) فرمود كه : چنان كه ستارگان امانان اهل آسمانند كه اگر ستارگان نباشند اهل آسمان نيز نباشند ، همچنين اهل بيت من ، امانان اهل زمينند كه اگر اهل بيت من نباشند ، همه اهل زمين هلاك شوند .