از امّت قائل نيست كه در بعضى از اوقات معصوم بودهاند و بعضى از اوقات معصوم نبودهاند ، زيرا كه اين خرق اجماع مركب است . وحال اين كه هر جا در قرآن كه اراده به اين صيغه واقع شده است ، مراد از آن حصول بالفعل است ، هميشه مثل : « يريداللَّه بكم اليسر » و « يريداللّه أن يخفّف عنكم » و « يريد الشّيطان ان يضلّهم » [1] . و مثل اين آيات بسيار است . امّا طريق افضليت در سابق ثابت نموديم كه امام بايد افضل باشد از جميع امّت يا از جمعى كه [ مدّعى ] امامت بودهاند و به اجماع امّت ، امامت از ايشان بيرون نيست و شبهه نيست كه بعد از پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) على بن ابى طالب افضل جميع مسلمين بود و احدى از صحابه در هيچ يك از جهات فضيلت ، افضل از او نبودند و ابن ابى الحديد در « شرح نهج البلاغه » مىگويد كه : قول به تفصيل على بن ابى طالب ( عليه السّلام ) بر جميع صحابه قولى است قديم كه بسيارى از صحابه وتابعين قائل به آن بودهاند از جمله عمار ومقداد و ابو ذر وسلمان وجابربن عبداللّه و ابى بن كعب وحذيفه وبريده و ابو ايّوب و سهل بن حنيف و ابو الهيثم بن تيهان و خزيمة بن ثابت و ابو الطفيل و عباس بن عبدالمطلب و بنى العباس و بنى هاشم جميعاً ، قايل به افضليت على ( عليه السّلام ) بودند وزبير اول قائل بوده و بعد از آن برگشت و از بنى اميّه جمعى قائل بودهاند از آن جمله : خالدبن سعيدبن العاص وعمربن عبدالعزيز و غير ايشان . ومخفى نيست كه عامه وخاصه در كتب خود به وجوه شافيه بيان كردهاند كه : آن حضرت در جميع صفات كماليه از جميع فنون علم وشجاعت وسخاوت وزهد و تقوى وقوت جسمانى وعبادت وطاعت خدا و غير ذلك از صفاتى كه
[1] سوره بقره آيه 185 و سوره نساء آيه 28 و سوره نساء آيه 60