responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 115


آن زمان كيست كه مهمات امّت به وجود او فيصل يابد ، زيرا كه اوضاع امّت بعد از وفات آن حضرت ممكن التغيير بود و اصلح نسبت به ايشان در آن وقت معلوم نبود كه كيست . پس مقتضاى شفقت آن بود كه معين نسازد تا امّت بعد از او ملاحظه كنند كه اصلح كيست واو را نصب كنند ، پس معلوم شد كه ترك تعيين شخصى به عينه كمال شفقت بود و اگر مراد ايشان آن است كه تعيين بالنوع مقتضاى شفقت بود به اين معنى كه بايد آن حضرت معين فرمايند كه بعد از او كسى خليفه باشد كه اوصاف استحقاق خلافت مثل قرشيّت و ساير صفات مذكوره در او حاصل ومحقق باشد ، لانسلّم كه آن حضرت ترك آن تعيين فرموده ، زيرا كه فروع ( كذا ) شرع مقرّر شده كه صاحب امامت كبرى بايد چه نحو شخصى باشد وموصوف به چه صفات باشد ، چنان چه ياد كرديم .
پس مىگوييم : معلوم شد كه تنصيص شخصى معين لازم نبود و ترك آن منافى شفقت آن حضرت نيست با آن كه در تنصيص بر شخصى معين انواع خلل ها است كه بر [ آگاهان بر ] احوال پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) مخفى نيست .
و از جمله خلل ها آن است كه اگر تنصيص بر شخصى معين فرمودى يا به كسى از قوم خود تنصيص كردى يا به غير ايشان .
اگر به كسى از قوم خود تنصيص كردى خلافت در ميان قوم او متوارث شدى وبطون آن قوم آن را حق خود شمردندى ، پس محتمل بود كه در قوم او غير مستحقان پيدا شدندى وامّت نتوانستندى كه ايشان را دور كنند ، زيرا كه گفتندى كه خلافت ميراث ماست و پيغمبر ( صلّى اللَّه عليه و آله وسلّم ) آن را به ما داده ونيز چون خلافت متوارث شدى شايستى كه ملوك عالم قصد ايشان كردندى و اثرى از قوم آن حضرت در عالم باقى نماندى ، همچنان كه با عبّاسيان ومروانيان كردند ونزد عرب او را طعن كردندى كه محمّد اين سعى در تبليغ رسالت جهت پادشاهى وحكومت مىكرد ، زيرا كه چون از عالم بيرون رفت ملك را به قوم خود داد

115

نام کتاب : شهاب ثاقب ( فارسي ) نویسنده : ملا محمد مهدي النراقي    جلد : 1  صفحه : 115
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست