نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 493
اين حديث بيابد كه از اين ضعفى كه گمان برده ، بزرگتر باشد ، اين ضعف با امامت منافات دارد تا چه رسد به نبوت . حتى خود خصم هم در بحث امامت شرط كرده كه در امام شرط است كه شجاع و قوى باشد . پس چگونه اثبات ضعف براى پيامبر جايز است و چگونه حديث دالّ بر ضعف ، صحيح است ؟ ! در حقيقت آن سخن لوط ( ع ) از روى ضعف وى نبود و از اين جهت گفت كه نظر مردم به نيرويى است كه آن را مىبينند نه خداى متعال . لذا با آنان به اندازهء فهم خودشان سخن گفت يا اينكه مىخواست با آن سخن ، قومش را تحريك كند و از آنان براى يارى حق كمك بگيرد . مصنّف - قدّس الله روحه - مىگويد : در صحيح مسلم و صحيح بخارى آمده : « در حاليكه سياهان با نيزه در حضور پيامبر ( ص ) بازى مىكردند ، عمر داخل شد و به طرف سنگريزه اى رفت و آن را برداشته ، آنان را زد . رسول خدا ( ص ) به او گفت : عمر ! رهايشان كن . « غزالى در احياء علوم الدين روايت كرده : پيامبر ( ص ) نشسته بود و كنيزكانى در حضورش ترانه مىخواندند و بازى مىكردند . عمر آمد ، اجازهء ورود خواست . پيامبر ( ص ) به كنيزكان گفت : ساكت شويد . آنان ساكت شدند . عمر داخل شد و كارش را انجام داد و رفت . پيامبر ( ص ) به آنان گفت : شروع كنيد . آنان دوباره به غنا پرداختند و گفتند : اى رسول خدا ! اين كيست كه چون داخل مىشود ، مىگويى : ساكت شويد و چون بيرون مىرود ، مىگويى : از سر گيريد . گفت : اين مرد شنيدن باطل را دوست ندارد . چگونه روا است كه اينان چنين چيزى در مورد پيامبر ( ص ) روايت كنند ؟ آيا عمر را از پيامبر ( ص ) برتر مىدانند كه مىگويند : عمر شنيدن باطل را دوست ندارد ولى پيامبر ( ص ) آن را دوست دارد ؟ ! فضل مىگويد : بازى سياهان با نيزه ، در روز عيد بود و گفتيم كه لهو در روز عيد جايز است و از اين جواز همگان اتفاق نظر دارند . ممكن است جواز اين بازى ، به جهت نيزه باشد . زيرا نيزه در جنگ مفيد است و بازى با آن مهارت جنگجو و چگونگى يادگيرى پرتاب نيزه و استفاده از آن در جنگ را به همراه دارد . و هر آنچه كه مربوط به امر جنگ مىشود ،
493
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 493