نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر جلد : 1 صفحه : 486
خودش چيزى بيان نكرده ، گويا با آمدى موافق بوده است كه حرف بجايى گفته است . چرا كه اين وجوه گذشته از اينكه اشكال انداختن لوحهها را حل نمىكند ، بسيار بعيد مىنمايد . بهتر آن است كه در پاسخ گفته شود : چون بنى اسرائيل كفر پيشه كردند و گوساله پرست شدند ، موسى خواست كه جرم بزرگ آنان و شدّت خشم و ناخشنودى خود را به آنان بفهماند ، لذا لوحهها را در اظهار انزجار از كارشان ، انداخت و سر برادرش را در حالى كه كه او را به سوى خود مىكشيد ، گرفت ، با اينكه مىدانست ساحت مقدس هارون از آن برى است ليكن مىخواست عمل آنان را نابود كند و به آنان بفهماند كه كار بدى مرتكب شدهاند و چنين كارى از آنان زشت است . اين از باب ( به در مىزنم تا ديوار بشنود ) است . از اينگونه موارد در قرآن فراوان است ؛ از جمله * ( « لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ » ) * [1] با اينكه خداى سبحان مىداند كه پيامبر از شرك معصوم است و * ( « وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الأَقاوِيلِ » ) * [2] ، بنابراين كار موسى ( ع ) به منظور بر حذر داشتن آنان از شرك بود تا آنجا كه شايسته است از آنان جدا شود و از او پيروى كند . زيرا اقدامى كه كردهاند ، كار بسيار بدى است . پس اقدام موسى راجح است و نه حرام . بر خلاف كور كردن چشم ملك الموت كه اصلا مصلحتى در آن وجود ندارد . آگاه باش كه در آيهء كريمه نيامده كه موسى لوحهها را شكست و برادرش را زد ، چنانكه خصم ، چنين ادعايى كرده ليكن حمل وى بر آن براى درهم كوبيدن حق و ايجاد وحشت در افراد غافل است . اينكه گفت : « اما از نظر ابن مطهر بر گناهان پيامبران حمل مىشود . » پاسخ وى آن است كه طاهر بن مطهر ، فقط منكر چيزى است كه صريحا گناه و جهل است . مثل روايت كور كردن چشم ملك الموت نه آنچه كه قابل توجيه است و حمل در آن آشكار مىشود . مثل آيهء مباركه . پس انديشه كنيد و راه حق در پيش گيريد . مصنّف - رفع الله درجته - مىگويد : در الجمع بين الصحيحين آمده : رسول خدا ( ص ) دربارهء وضع مردم در روز قيامت فرموده است : آنان نزد آدم مىآيند و از او درخواست شفاعت مىكنند . آدم از آنان