responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر    جلد : 1  صفحه : 485


ملك الموت در آن گمراه شد ؟ چگونه اين توجيه با اين گفته كه ( خداوند چشمش را به او برگرداند ) قابل جمع است ؟ ! نقض فضل با ذكر انداختن لوحه‌ها ، بر خود او وارد است . زيرا انداختن و شكستن لوحه‌ها براى اهانت به كتاب خداوند ، كفر است و حال اينكه خود خصم هم چنين عقيده اى ندارد و اگر هم مرادش اهانت به كتاب خداوند نباشد ، گناه كبيره اى چون زدن پيامبر خدا خواهد بود كه باز خود خصم به عصمت پيامبران از گناهان كبيره عقيده دارد .
امّا حمل وى ، اگر منظورش چيزى است كه بدون آگاهى از شعور بر انسان وارد مىشود ، بايد بداند كه اين بزرگترين نقص است و تجويز آن بر پيامبران ، اعتماد بدانان را از بين مىبرد . آيا چيزى غير از ذم خداوند بر كافران است كه گفته بودند ، تو ديوانه اى .
زيرا سلب شعور ، اگر جنون نباشد ، دست كم به منزلهء آن است و اگر اين جايز باشد ، جنون بر پيامبران جايز خواهد بود . زيرا جنون هم بر بشر عارض مىشود و اگر منظورش چيزى باشد كه شعور را سلب نمىكند ، گناه كبيره است و پيامبران از آن معصومند ، بلكه هر گاه انداختن لوحه‌ها از باب اهانت باشد ، كفر است .
شگفت از خصم كه آنگونه كه از ظاهر كلام وى به دست مىآيد ، حمل را از نظر اصحاب خود بدان اختصاص داده و على رغم اينكه در تمام مباحثى كه گذشت جيره خوار كتاب مواقف و شرح آن بود ، با اين وجود هر دو ، اين حمل را ذكر نكرده‌اند بلكه وجوه ديگرى از حمل بيان داشته‌اند كه از آن جمله است :
1 - آنچه موسى با برادرش هارون انجام داد ، از باب آزار رساندن نبود بلكه مىخواست او را به خود نزديك گرداند تا حقيقت مطلب را از او تحقيق كند . هارون ترسيد كه بنى اسرائيل به خلاف آن معتقد شوند لذا گفت : ريشم را مگير . اين حمل را كه صاحب مواقف اختيار كرده ، از سيد مرتضى نقل شده و رازى آن را پسنديده است .
2 - چون موسى جزع و اضطراب برادرش را از قوم خود ديد ، او را گرفت تا از اضطرابش بكاهد .
3 - چون بر موسى اندوه غلبه كرد ، سر برادرش را گرفت ، ليكن نه به عنوان آزار رساندن بلكه چنانكه انسان با خود انجام مىدهد و دست و لبش را مىگزد و ريشش را در دست مىگيرد ، منتهى موسى برادرش را به منزلهء خود فرض كرد چه هارون شريك خير و شر موسى بود . شارح مواقف در ادامه مىگويد : « آمدى گفته است : بعيد بودن اين تأويلات و خروج آن از مذاق عقل بر كسى پوشيده نيست . » امّا شارح از

485

نام کتاب : دلائل الصدق لنهج الحق ( فارسي ) نویسنده : الشيخ محمد حسن المظفر    جلد : 1  صفحه : 485
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست