باشد بلكه ابتدا بثامن كرده باشد روزهء سيم را بعد از ايام تشريق بدارد و جايز نيست در ايام تشريق و شافعى نيز قائل اين است در قول جديد و تجويز صوم آن كرده در قديم چهارم اگر روزه نداشته باشد در روزهايى كه مذكور شد در بقيه ذى الحجه روزه دارد بطريق ادا پس اگر هلال محرم ببيند و روزه نداشته باشد هدى متعين است و ابو حنيفه گفته كه اگر روز نحر رسد و او روزه نداشته باشد هدى متعين است در ذمهء او و شافعى در قول جديد گفته كه بعد از ايام تشريق روز بدارد و در باقى ايام ذى الحجه بطريق قضا پنجم واجب است در آنسه روز تتابع پس اگر افطار كند به غير عذرى در اثناى آنسه روز استيناف كند مگر در روز سيم كه عيد باشد و صحيح است روزه اين سه روزه و اگر چه اسم سفر بر او صادق آمده باشد ششم هفت روزهء ديگر بدارد بعد از فراغ از افعال حج بعد از رجوع باهل خود و اگر در مكه اقامت كند انتظار قدر وصول رفقاى خود كشد يا گذشتن يك ماه و ابو حنيفه گفته كه آن هفت روزه را بعد از فراغ از افعال حج بدارد و شافعى را دو قول است دليل ما ظاهر آيه است چه از رجوع مفهوم نميشود مگر آنچه گفتيم هفتم غير واجبست تتابع در اين هفت روز بر اصح قولين و جايز است صوم سبعه متتابع مر ثلثه را هر گاه كه در مكه اقامت كرده باشد و بدان كه * ( تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ) * دو سؤال كردهاند يكى تلك عشرت معلوم شده از ضم ثلثه بسبعه پس ذكر آن بىوجه مينمايد دوم اين كه صدق عشره مستلزم كمال آنست پس ذكر كاملة چه فايده داشته باشد جواب از اول آنست كه چون واو بمعنى او آمده است كما فى قوله مَثْنى وَثُلاثَ وَرُباعَ پس به جهت ازاله اين توهم فرمود كه * ( تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ) * و جواب از ثانى آن است كه مراد از كاملة اينست كه عشره كامل است در بدلية هدى از روى اجر و ثواب و در انوار گفته كه تلك عشرة فذلكه حسابست و فايده آن سه چيز است يكى آن كه متوهمى توهم نكند كه واو بمعنى او باشد كقولك ( جالس الحسن و ابن سيرين ) دوم آن كه عدد آن جمله معلوم شود هم چنان كه تفصيلا معلوم شد چه اكثر عرب حساب را نميدانند سيم آن كه معلوم شود كه مراد بسبعه عدد است نه كثرة چه گاه هست كه ذكر عدد مىكند و مراد از آن كثرت است كقوله تعالى إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّه لَهُمْ و قوله كاملة صفت مؤكده است كه مفيد محافظة عدد است و يا مبين كمال عشره چه عشرهء اول عدد كامل است زيرا كه به آن منتهى مىشود آحاد و تمام مىگردد مراتب آن و يا صفت مقيده است بقيد كمال بدلية عشره از هدى و اين مرويست از ابى جعفر عليه السّلام مبحث پنجم اينست كه * ( ذلِكَ ) * اين حكم مذكور كه تمتع است * ( لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُه ) * مر كسيراست كه نباشد اهل او * ( حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ) * مجاوران و مقيمان مسجد الحرام نزد شافعى مشار اليه ذلك هدى است يا صيام و حق خلاف اين است