مؤمن دعا است و أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود كه الدعاء ترس المؤمن و متى تكثر قرع الباب يفتح لك دعا سپر مؤمن است از آفات و بليات و عقوبات و هر گاه كه در را بسيار زنى بر روى تو گشوده شود يعنى اگر در دعا مبالغه كنى البته حق تعالى اجابت آن فرمايد و از صادق عليه السّلام منقولست كه الدعاء انفذ من السنان الحديد دعا فرو رونده تر است از نيزه تيز آهنين و كاظم عليه السّلام فرموده كه ان الدعاء يرد ما قدر و ما لم يقدر دعا رد آن چيزى مىكند كه مقدر شده كه ببنده رسد و آنچه هنوز تقدير كرده نشده از بليات و آفات و حوادث و وقايع و از امام زين العابدين عليه السّلام مرويست كه ان الدعاء و البلاء ليتوافقان الى يوم القيمة و ان الدعاء ليرد البلاء و قد ابرم ابراما بدرستى كه دعا و بلاء از يكديگر جدا نميشوند تا بروز قيامت مراد آنست كه دفع بلا لازم دعا است و دعا رد بلا مىكند و اگر چه حكم جزم شده باشد كه آن بلا ببنده رسد و چون ذكر جميع احاديث وارده در اين باب و مبالغه و تأكيد در دعا و ذكر جميع شروط و اسباب آن سر رشتهء سخن را بسر حد اطناب ميكشد از اين جهت به همين قدر اكتفاء نموده شد و كسى كه خواهد كه بر جميع شروط و آداب دعا و ساير روايات واقعه در آن ديده ور گردد بايد كه مطالعهء عدة الداعى نمايد كه از جملهء تصانيف شيخ الزاهدين و قدوة المجتهدين شيخ احمد بن فهد است ( رضى اللَّه عنه و عن جميع مجتهدى مذهب الأئمة الاثنا عشر صلوات اللَّه و سلامه عليهم اجمعين ) و در انوار آورده كه حقتعالى عباد را امر كرد بصوم شهر رمضان و مراعات عده ايام و حث ايشان بر قيام بوظايف شكر و تكبير معقب ساخت آن را به اين آيه كريمه كه دال است بر آنكه او سبحانه خبير است باحوال ايشان و سميع است باقوال ايشان و مجيب دعاى ايشان مجازى بر اعمال ايشان به جهت تأكيد و حث و ترغيب بر صوم و تكبير و شكر و ساير انواع عبادات و بعد از آن تبيين احكام صوم نمود بقوله * ( أُحِلَّ لَكُمْ ) * حلال گردانيده شد براى شما * ( لَيْلَةَ الصِّيامِ ) * در شب روزه يعنى در شبى كه خواهيد كه به روزه رويد در روزى كه در عقب آن باشد * ( الرَّفَثُ ) * مجامعه كردن * ( إِلى نِسائِكُمْ ) * بزنان خود در انوار و كشاف مذكور است كه در بدايت اسلام مسلمانان را در شبهاى ماه رمضان تا وقت اداى نماز خفتن يا تا وقت خوابكردن اجازه مفطرات بود جمعى از صحابه بواسطهء غلبهء شهوت صبر نتوانستند كرد و مرتكب مباشرت شدند بعد از اداى نماز خفتن كه محرم بود بر ايشان و از جمله ايشان عمر خطاب نماز خفتن را با پيغمبر صلَّى اللَّه عليه و آله بگذارد و به خانه رفت نفس او را مطالبه كرد به مباشرت با زوجهء خود چون از خلوت فارغ شد و غسل كرد از اين پشيمان شد چون روز شد نزد سيد عالم صلَّى اللَّه عليه و آله آمد و گفت يا رسول اللَّه از شكايت اين نفس خاطى سركش نزد تو