responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 387


كتب باشد بر ظرفيت و نزد بعضى معنى آنست كه ( صوموا كصومهم فى عدد الايام ) يعنى روزهء شما مانند روزهء اهل كتابست در عدد روزها چه مرويست كه شهر رمضان فريضه شد بر نصارى و چون در برد شديد و حر شديد افتاد تحويل آن نمودند بوقت ربيع و ده روز بر آن افزودند به جهت كفارهء تحويل آن و گويند ده روز بر آن افزودند جهت موتان كه بايشان رسيده بود و همچنين هر قرنى از ايشان ميافزودند تا پنجاه روز مقرر شد و اكنون روزهء ايشان پنجاه روز است و گويند مراد به اين صيام ايام بيض است در هر ماهى و عاشورا كه قبل از امر بصيام شهر رمضان واجب بوده و بعد از وجوب صوم رمضان منسوخ شد و به استحباب مقرر گشت عبد الملك بن هارون بن عنتره از جد خود روايت كند كه او گفت من از أمير المؤمنين شنيدم كه او گفت روزى گرمگاه نزد رسول رفتم چون نزد آن حضرت بنشستم مرا گفت يا على هذا جبرئيل يقرئك و السلام جبرئيل حاضر است و تو را سلام مىرساند من گفتم عليك و عليه السلام يا رسول خدا بعد از آن فرمود كه اى على پيشتر آى من نزديك آن حضرت رفتم فرمود كه جبرئيل ميگويد كه از هر ماه سه روز روزه دار تا حقتعالى تو را بروز اول ده هزار ساله روزه نويسد و بروز دويم سى هزار ساله و بروز سيم صد هزار ساله من گفتم يا رسول اللَّه اين كدام روزها است گفت ايام البيض است در هر ماه سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم عنتره گويد كه از أمير المؤمنين عليه السّلام پرسيدم كه اين ايام را چرا ايام البيض گفته‌اند فرمود براى آنكه آدم چون از بهشت به زمين آمد هيچ سقفى و پوششى او را نبود تا از حرارت آفتاب به آن ملتجى شود و اعضاى او از اثر آفتاب سياه گشت شكايت آن را به حضرت عزت رفع نمود جبرئيل عليه السّلام آمد و گفت اى آدم ( سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم ) ماه روزه بدار تا اعضاى تو سفيد شود آدم يك روز روزه داشت ثلثى از اعضاى او سفيد شده و چون روز دوم به روزه رفت ثلثى ديگر از او سفيد گشت و روز سيم كه روزه بداشت همهء اعضاى او سفيد و نورانى گشت ( و در كنز العرفان ) آورده كه نزد اكثر مفسران مراد به اين صيام صوم ماه رمضان است و اين اولى است از آنكه مراد ايام بيض باشد و عاشورا كه ماه رمضان ناسخ آن شده باشد زيرا كه هر گاه ممكن باشد صيانت حكم از نسخ اولى خواهد بود پس مراد آنست كه حقتعالى اول صوم را واجب گردانيد و بيان نكرد كه يك روز است ياد و يا بيشتر و بعد از آن تبيين آن نمود بايام معدودات و بعد از آن بيان ايام معدودات فرمود به شهر رمضان و بنا بر آنكه مراد ايام بيض و عاشورا باشد و بصوم رمضان منسوخ شده عدم جواز آنسه روز و عاشورا لازم نميآيد زيرا كه رفع وجوب مستلزم رفع جواز نيست و بدانكه تخصيص خطاب باهل ايمان جهت آنست كه ايشانند كه قبول امر ميكنند و ديگر آنكه عبادت بدون ايمان صحيح نيست و وجوب صوم برايشان منافى وجوب آن نيست بر غير پس بر كفار نيز واجب باشد چه كفار باجماع اماميه مخاطبند بشرايع زيرا كه هر چه از لوازم تكليف است در كفار موجود است و در تفسير عرايس آورده كه اين نداى اصحاب قلوبست يعنى از حضرت رب الارباب خطاب مستطاب ميرسد بطالبان هلال مشاهده در اقطار سماوات غيوب بندايى كه مفرح قلوب و مفرح كروب

نام کتاب : تفسير كبير منهج الصادقين في الزام المخالفين ( فارسي ) نویسنده : الملا فتح الله الكاشاني    جلد : 1  صفحه : 387
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست