مرد اكنون وى را زنده ميبينيم فرمود كه اى مرد پشتهء هيمه را از پشت خود بنه چون بنهاد و آن را بگشود مارى سياه در آن پيدا شد كه سنگ را در دهن گرفته بود پس عيسى عليه السّلام فرمود كه اى مرد امروز چه عمل كرده اى گفت يا روح اللَّه با من دو عدد نان بود سائلى بر من بگذشت من يكى از آن دو نان را بوى دادم فرمود كه اگر آن نان را تصدق نميكرد اين مار سياه او را ميگزيد و هلاك ميكرد و چون صدقه داد حقتعالى آن را سنگى گردانيد و در دهن اين مار انداخت تا نتواند كه گزندى به او رساند و اما ابن سبيل مرويست كه هر كه غريبى را نوازش كند حق تعالى مهمات دنيا و آخرت او را روا گرداند و در قبر و نزد حساب و صراط و ميزان غريب نباشد بلكه در اين مواضع با او جمعى باشند كه انيس وى باشند و از اهاويل آن او را ايمن گردانند و از پيغمبر ص مرويست كه هر مهمانى كه بخانهء مضيف آيد با روزى خود آيد و چون از خانه او بيرون رود گناه صاحب منزل را با خود ببرد يعنى طعامى كه خورده باشد حقتعالى كفارهء گناهان مضيف گرداند و انواع بلا را از آن خانه دور گرداند و اما سائلان مرويست كه روزى سائلى سؤال كرد حسين بن على عليه السّلام فرمود كه هيچ ميدانيد كه چه مىگويد اين سائل گفتند نه يا بن رسول اللَّه فرمود كه ميگويد من رسول ترازوى عمل شمايم اگر چيزى به من دهيد براى شما برگيرم و آنجا برم و كفه ترازوى شما را گران بار گردانم و اگر نه دست تهى به آنجا روم از رسول مرويست كه لو لا ان السؤال يكذبون ما قدس من ردهم اگر نه آن بودى كه سايلان دروغ ميگويند پاكيزه نشدندى از گناه كسانى كه ايشان را رد كنند در خبر است كه روزى اعرابى نزد أمير المؤمنين عليه السّلام آمد تا از او سؤال كند فرمود اى اعرابى چيزى ميتوانى نوشت گفت آرى فرمود حاجت خود را بر زمين نويس تا ذل سؤال تو مشاهده نشود و هر عطا كه از پس سؤال بود ببهاى آبروى سائل مقاومت نكند و بعد از آن فرمود كه ما اعتاض باذل وجهه بسؤال عوضا و لو نال المنى بسؤال و اذا السؤال مع النوال وزنته رجح السؤال و شف كل نوال و اما فى الرقاب عبد اللَّه بن سهل از رسول ص روايت كرده كه هر كه مكاتبى را يارى دهد بر قدرى از مال تا به آن خود را از مولى باز خرد و از بند بندگى بدر آيد در ظل حمايت او سبحانه باشد در روزى كه هيچ سايه نباشد مگر سايهء او سبحانه ابن عازب روايت كرده كه اعرابى نزد رسول ص آمد و گفت يا رسول اللَّه مرا عملى آموز كه ببهشت رساند فرمود كه اعتق النسمة و فك الرقبة اعرابى گفت يا رسول اللَّه عتق نسمه و فك رقبه يكيست فرمود عتق نسمه آنست كه بنده را آزاد كنى و فك رقبه آنكه اعانت كسى كنى كه تا گردن خود را از بندگى برهاند و بدانكه وفا بعهد كردن از خصال انبيا و اوليا است و از اينجا است كه ابراهيم خليل را على نبينا و عليه السلم به اين صفت حميده مدحت فرموده كه وَإِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى و در حق امير المؤمنين عليه السّلام فرموده كه يُوفُونَ بِالنَّذْرِ و از جمله عهد انجاز وعده است با مردمان و عهود و ميثاق