ان يؤتيه و انت صحيح شحيح تأمل العيش و تحشى الفقر و لم تحمل حتى اذا بلغت الحلقوم يعنى افضل صدقه آنست كه بدهى آن را به مستحق در حال تن درستى كه بخيل باشى يعنى محب مال و اميد وار باشى بزندگانى خود و از درويشى ترسى و نگذارى آن را تا بوقت رسيدن ( روح بحنجره ) ابو دردا از رسول ص روايت كرده كه آن كس كه در حين موت صدقه دهد مثل كسيست كه چيزى به كسى دهد كه از آن سير شده باشد و گويند ضمير حبه يا راجع باتيان است كه مصدر * ( آتَى ) * است يعنى دوست داشته باشد دادن آن را بمستحقان و يا راجع به حق تعالى است يعنى دوست خدا و محض اخلاص از براى آن و اين اوجه است به جهت آنكه متضمن اخلاص است و بر هر تقدير جار و مجرور در موضع حال است يعنى بدهد مال را در حالتى كه بر دوستى آن ثابت باشد * ( ذَوِي الْقُرْبى ) * خويشان خود را مراد اهل محاويجند از اقرباى معطى و عدم تقييد به آن به جهت عدم التباس است و تقديم * ( ذَوِي الْقُرْبى ) * به جهت آنست كه اعطا بايشان متضمن دو چيز است كه آن صدقه و صلة است بخلاف ديگران چنان كه در حديث نبوى ص واقع شده كه الصدقة على القرابة صدقه و صله مرويست كه عبد اللَّه مسعود مالى داشت بر خويشان خود صرف كرد رسول ص گفت لك اجران اجر القرابة و اجر الصدقة و نفقهء واجبه و مندوبه در اين حكم داخل است و نزد بعضى مراد قرابة حضرت رسالت است ص لقوله قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْه أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى و اين قول مرويست از صادقين ع * ( وَالْيَتامى ) * و بىپدرانرا كه به حد بلوغ نرسيده باشند ابراز اين بذكر با آنكه در تحت قربى و مساكين داخلند به جهت شدت اعتنا است به حال ايشان * ( وَالْمَساكِينَ ) * و محتاجان را كه سؤال نكند و از قوت ساليانه عاجز باشند و آن جمع مسكين است و مسكين كسى است كه فقر اسكان او كرده باشد و اصل آن دايم السكون است مانند مسكير كه بمعنى دايم السكر است * ( وَابْنَ السَّبِيلِ ) * و راه گذريان را يعنى مسافران را كه هيچ در دست نداشته باشند تا به وطن خود باز گردند و تسميه مسافر بابن سبيل جهة آنست كه ملازم سبيل است مانند تسميهء قاطع به اين طريق و گويند مراد مهمانانند گاهى كه منقطع انداز وطن خود * ( وَالسَّائِلِينَ ) * و درويشان خواهنده را كه فقر ايشان را ملجا ساخته باشد بخواستن و در حديث آمده كه للسائل حق و ان جاء على فرسه * ( وَفِي الرِّقابِ ) * و در تخليص كردنهاى بندگان از بندگى يعنى معاونت مكاتبان كه از مال كتابه عاجز باشند يا فك اسارى يا ابتياع رقاب به جهت عتق آن يعنى بندگان را بخرند و آزاد كنند * ( وَأَقامَ الصَّلاةَ ) * عطفست بر امن يعنى خداوند نيكويى كسى است كه به پا دارد نماز فريضه را * ( وَآتَى الزَّكاةَ ) * و بدهد زكات مقرره را احتمال دارد كه مقصود از ( اتى الزكاة و اتى المال ) زكات مفروضه باشد و لكن غرض از اول بيان مصارف زكات باشد و ثانى اداى آن و حث مكلفان بر آن و محتملست