responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ گزيده نویسنده : حمد الله مستوفي قزويني    جلد : 1  صفحه : 800


و عبادت درجهء عالى داشت و هرگز از ذكر خالى نبودى [1] . در آخر عمر قرب ده سال بر عراق عرب نيز حاكم شد . ] [2] برادر ديگرش عماد الدين محمود حاكم مازندران بود .
برادر ديگرش ركن الدين احمد [3] حاكم گرجستان [4] بود .
برادر ديگرش رضى الدين بابا حاكم ديار بكر بود .
[ بعد از همه برادران ، ببغداد ملك امام الدين در ربيع الآخر سنهء سبعمائة در گذشت و هم آنجا مدفون شد [5] . ] بعد از دو سال از آن همه املاك و اسباب در دست ورثه هيچ نماند . از آن قوم ملك سعيد رضى الدين بابا [ و پسرش عماد الدين اسماعيل اشعار خوب دارند .
امير اسماعيل گويد :
نبود مهترى چو دست دهد * روز تا شب شراب نوشيدن يا طعام لذيذ پر خوردن * يا ملون لباس پوشيدن يا بر آنها كه زير دست تواند * هر زمان بى سبب خروشيدن من بگويم كه مهترى چه بود * گر توانى سخن نيوشيدن غمگنان را ز غم رهانيدن * در مراعات خلق كوشيدن ] [6] بازداران اولشان [7] يرنقش [8] باز دار است و او غلام مقتفى خليفه بود . بفرمان خليفه بحكومت قزوين آمد و مظفر الدين لقب يافت [ و بدين سبب آن قوم را مظفريان نيز خوانند . نسل بر نسل حكام قزوين بودند و املاك و اسباب بسيار داشتند و اكنون در آن قوم نه حكومت مانده است نه املاك . ] [9]



[1] - ق : نبود
[2] - ب ندارد
[3] - ر : ركن الدين حمد
[4] - ق : گرجيستان
[5] - ب ندارد
[6] - ب : حاكم ديار بكر بود و بعد از دو سال هيچش نماند . اشعار خوب دارند . اشعار فقط در نسخهء م
[7] - ر : اول ايشان
[8] - ب : برتعش - ر : بر نقش
[9] - ب ندارد - ر : . . نه حكومت مانده است نه اسباب - نسل بر نسل حكام قزوين بوده اند

800

نام کتاب : تاريخ گزيده نویسنده : حمد الله مستوفي قزويني    جلد : 1  صفحه : 800
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست