و به راه [1] كوتاه بغزا نرفتى مسلمانى تو ريائى باشد . چون بميرى بر تو نماز نكنم . واثلة بن الاسقع رضى الله عنه گفت : مثل قزوين فى الارض كمثل جنة عدن فى الجنات . ربيع بن صبيح از حسن [2] روايت كرد ، در معنى آيت « * ( قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ من الْكُفَّارِ 9 : 123 ) * [3] » گفت اين كفار ديلمند . فصل دوم از باب ششم در بيان كيفيت نام قزوين احمد بن ابى عبد الله [4] در كتاب البنيان [5] آورده است كه شهر قزوين شاپور بن اردشير ساخته است و شاد شاپور نام كرده و همانا آن شهرى بود كه در ميان قرقسين [6] [ و نرجه [7] ] مىساختهاند چنانچه رودخانهء [ رامند [8] ] بر جنوبى آن روان است و رودخانهء ابهر بر شمالى او و آنجا اطلال بارو پديدست و مشهور آن است كه يكى از اكاسرهء قديم لشكر بجنگ ديلمان فرستاده بود . در صحراى قزوين صف كشيدند . سپهدار لشكر اكاسره ، بموضع زمين قزوين ، در صف لشكر خود خللى ديد . با يكى از اتباع خود گفت : « آن كش وين » يعنى بدان كج بنگر [9] و لشكر راست كن . نام كشوين بر آن موضع افتاد . چون آنجا شهر گشودند ، كشوين خواندند . عرب معرب كردند ، قزوين گفتند . فصل سوم از باب ششم در ذكر چگونگى بناء عمارت آن بقعه كه پيوسته است بمحلت شهرستان [ و گورستان [10] ] برون دهك منسوب . قديمترين عمارات قزوين آن است و بسبب قدمت [ بناء ] [11] آن بانى [12] معلوم نشده و مشهورست كه شهرستان قزوين كه محلتى است در ميان شهر ، شاپور ذو الاكتاف ساخته ، [13] آن زمان كه از روم گريخته بايران آمد ، تا بدانجا رسيدن هيچ آرام [14] نداشت . آنجا بر كنار رودخانه صومعهء يزدانپرستى بود كه
[1] - ر : در راه [2] - يعنى حسن بصرى [3] - قرآن كريم سورة التوبه 123 [4] - اين اسم در نسخه ب نيست - م : احمد بن عبد الله و او ابو جعفر احمد بن ابى عبد الله برقى صاحب كتاب البنيان است [5] - نسخ : التبيان [6] - ب : قزبين . م : قرسين [7] - ب ندارد . [8] - ب : چند [9] - ر : درنگر - سه : نگر [10] - م ندارد [11] - ر فقط [12] - ب : بانى آن [13] - م : و آن زمان - ب : زمانى - ر : در آن زمان [14] - ف ، ب : امنى - ر : امتى .