responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ گزيده نویسنده : حمد الله مستوفي قزويني    جلد : 1  صفحه : 751


انصاف چون نيافت گروه از دگر گروه * من بنده را گزيد نظرشان بداورى محضر نوشته شد چه به من داعى آمدست * استفتا از دور ز سرنيك محضرى ( ؟ ) [1] در كان طبع آن چو بگشتم كران كران * در قعر بحر اين چو نمودم شناورى شعر يكى بر آمد چون در شاهوار * نظم دگر بر آمد چون زر جعفرى شعر ظهير اگر چه سر آمد ز جنس نظم * با طرز انورى نزند لاف همسرى بر اوج مشترى نرسد تير نظم او * خاصه گه ثناگرى و مدح گسترى طبع رطب اگر چه لذيذ است و خوش مذاق * كى به بود بخاصيت از قند عسكرى بيدار چه پاك و سبز و لطيف است و آبدار * چون در چمن بجلوه كند بيد عرعرى هر چند لاله صحن چمن را دهد فروغ * پهلو كجا زند ببهى با گل طرى اين است اعتقاد رهى در دو عذر گوى ( ؟ ) [2] * گر تو مقلد سخن مجد همگرى زاد اين نتيجه نيم شب از آخر رجب * در خا و عين و دال ز هجر پيمبرى



[1] - ف فقط
[2] - در تاريخ حبيب السير كه اين قطعه شعر در آن نقل شده چنين آمده است : خوش قبول كن . ( حبيب السير جلد سوم جزو اول ص 68 و ص 15 رجال حبيب السير گرد آوردهء نگارنده ) .

751

نام کتاب : تاريخ گزيده نویسنده : حمد الله مستوفي قزويني    جلد : 1  صفحه : 751
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست