شعر اى آن زمين وقار كه بر آسمان فضل * ماه خجسته منظر و خورشيد انورى جمعى ز ناقدان [1] سخن گفتهء ظهير * ترجيح مىنهند بر اشعار انورى جمعى دگر بر اين سخن انكار مىكنند * فى الجمله در محل نزاعند و داورى [2] رجحان يك طرف تو بديشان نما كه هست * زير نگين طبع تو ملك سخنورى ما را در اين مجادله فرياد رس تو باش * نه پادشاه ملك سخن مجد همگرى [ 1 ] 1 ؟ ! همگر در جواب گفت : جمعى ز اهل خطهء كاشان كه بردهاند * ز ارباب فضل و دانش گوى سخنورى كردند بحث در سخن منشيان نظم * تا خود كه سفت به درر درى درى در انورى مناظره شان رفت و در ظهير * تا خود كراست پايهء برتر ز شاعرى [3] از آب فارياب يكى عرضه داد در * وز خاك خاوران دگرى زر جعفرى ترجيح مىنهاد يكى مهر بر قمر * تفضيل مىنمود يكى حور بر پرى
[1] - ف ر : ناقلان [2] - بيت در نسخ ر نيست [3] - ق ، ر : تا خود كه سفت به درر درى درى . بيت « در انورى . . . » در اين نسخ نيست .