فردوسى و هو ابو القاسم الحسن بن على الطوسى ، بخلاف از شاهنامه [1] ، اشعار خوب دارد . [ اما مشهور نيست [2] ] . منها : شعر شبى در برت گر بر آسودمى [3] * سر از فخر بر آسمان سودمى قلم در كف تير بشكستمى * كلاه از سر مهر بر بودمى به قدر از نهم چرخ بگذشتمى * بپى فرق كيوان بفرسودمى جمال تو گر زانكه من دارمى * جفا كار بى مهر كى بودمى ببيچارگان رحمت آوردمى * بدرماندگان بر ببخشودمى وفاتش در سنهء ست عشر و اربعمائه بطوس ، بعهد قادر خليفه . فلكى شروانى مداح منوچهر پادشاه شروان بود و معاصر [4] . اشعار خوب دارد . فخر الدين گرگانى معاصر سلطان طغرلبك سلجوقى بود . شعرى نيك دارد . كتاب ويس ورامين از منشآت اوست . فخرى اصفهانى معاصر غزانخان بود . اشعار نيكو دارد و من اشعاره : شعر مىگفت بدندان بتم عقد درر * من همچو توام خوشاب و پاكيزه گهر خندان خندان به زير لب گفت به دو * بر رسته دگر باشد و بر بسته دگر [5] فاختهء كاشى و هو زين الدين على . شعرى روان دارد و مداح اكابر قزوين بود . كتاب
[1] - يعنى گذشته از شاهنامه . ق ، ب : بخلاف شاهنامه [2] - ب ندارد [3] - م : بياسودمى [4] - ق ، م ، ر [5] - شرح حال فخرى در نسخهء ب نيست . در نسخه ق ، ر هم شعرى ازو نقل نشده است .