ابو الماجد [1] رايگانى رايگان دهى است از ولايت قزوين . معاصر ابقاخان بود . ملك افتخار الدين قزوينى عمارتى عالى مىساخت . ابو الماجد [ بديدن او آمد ] [2] . ملك گفت درين عمارت چگوئى ؟ بر بديهه گفت : اى كه گيتىپرست و گنهه ورزى * شاد و خرم بگيتى تكيه ورزى كيه دست آورى و يمه بساجى * كيانش او نهى واشان بهرزى [3] اميركا [4] خيارجى از ولايت قزوين معاصر [5] بود . به زبان قزوينى سخنان نيك دارد .
[1] - در نسخ م ، ر اسم او ابو الماجد آمده ولى آقاى اديب طوسى باستناد مقالهء براون ژورنال آزيانيك ژون ( 1901 ) و بر اساس نسخ او ابو المجيد نوشته اند [2] - ق : درو بديدن ملك رفت - ر : در آمد . در نسخهء ب اصلا ازين شخص ذكرى نيامده است . [3] - صورتى كه در متن آوردهايم از روى تحقيقات آقاى محمد امين اديب طوسى استاد محترم دانشكده ادبيات تبريز است در باب « فهلويات قزوين و زنجان و تبريز در قرن هفتم » . با اين حال نسخه بدلها را ذكر كرديم تا شايد براى حل كلمات مشكل مفيد افتد : نسخه ر : اى كه گيتىپرست و كيهه دزدى * شاد و خرم بكيه و كيتى دزدى كنه اوست اورى ويمه * بساجى كيانش از سر نهى سانهرزى نسخهء ق : اى كه گيتىپرست و كيهه وزى * شاد و خرم بكيه و كيتى ورزى بيت دوم را ندارد نسخه م : اى كه گيتىپرستى كيه ورزى * شاد و خرم ده كيتى نكته ورزى كيه از دست آورى ديمه بساجى * كيانس او سر نهى و آسان بهرزى [4] - ق : اميركا قزوينى - ر : امير كاكا قزوينى . خيارج هم اكنون نيز موجود است و دهى است از دهستان رامند قزوين . ( رجوع شود به ص 140 جلد اول كتاب « اسامى دهات كشور » از انتشارات ادارهء آمار ) و از قرار معلوم هنوز زبان محلى و باصطلاح امروزه تاتى در آن باقى است . ( رجوع شود به كتاب « فرهنگ جغرافيائى ايران » ص 85 جلد اول از انتشارات ارتش ) . [5] - در نسخ م ، ق فاصله منظور شده .