responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ گزيده نویسنده : حمد الله مستوفي قزويني    جلد : 1  صفحه : 669


شيخ نجم الدين كبرى - او را ولى تراش گفته‌اند . در مدت عمر دوازده كس را بمريدى قبول كرده اما همه مشايخ كباراند چون شيخ مجد الدين بغدادى و شيخ سعد الدين حموى و شيخ رضى الدين على لالا و شيخ سيف الدين باخرزى و شيخ نجم الدين دايه و شيخ جمال الدين گيلى و مولانا جلال الدين بهاء ولد و امثال ايشان [1] .
چنگزخان پيش شيخ نجم الدين كبرى فرستاد كه فرموده‌ام كه در خوارزم قتل عام كنند بايد كه از او بيرون آئى تا كشته نشوى . شيخ جواب داد كه هفتاد سال ، در زمان خوشى ، با خوارزميان مصاحب [2] بوده‌ام ، در وقت ناخوشى از ايشان تخلف كردن بىمروتى باشد . در فترت مغول ، در سنهء ثمان عشر و ستمائة ، بعهد ناصر خليفه ، در خوارزم شهيد شد و مزارش ناپيداست . از اشعار اوست :
ديوى است درون من كه پنهانى نيست * برداشتن سرش به آسانى نيست ايمانش هزار بار تلقين كردم * اين كافر را سر مسلمانى نيست جائى كه در اين راه ولى تراش را سخن با نفس خود از اين درست ديگران را خود چه خطرست . حق سبحانه و تعالى همگنان را از شر شيطان لعين نگاه داراد به حق الحق .
شيخ معين الدين حموى عم شيخ سعد الدين بود . [3] شيخ شهاب الدين سهروردى در سنهء اثنى و ثلاثين و ستمائة ، بعهد مستنصر خليفه ، در بغداد نماند و بباب الطلحه مدفون شد . در حضرت خليفه گفتند كه او ختم قرآن در دو ركعت مىكند . و هر روز دو ختم وظيفه دارد . خليفه ، آزمون [4] را ، او را با استادان قرائت حاضر كرد . در كمتر از سه ساعت ختمى كرد چنان كه از شرايط قرائت هيچ دقيقه فرو نگذاشت . از اشعار اوست :



[1] - ب : بهاء الدوله - ر : بهاء الولد - ق : بهاى ولد .
[2] - كلمه در نسخ ب ، ر نيست .
[3] - م فقط .
[4] - ب : امتحان .

669

نام کتاب : تاريخ گزيده نویسنده : حمد الله مستوفي قزويني    جلد : 1  صفحه : 669
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست