در ميان امتان ما همچو مائده عيسى است در بنى اسرائيل و فرزدق شاعر درين باب در قصيدهء كه بلال بن ابى برده را بدان مدح كرده ميگويد : شعر و انتم ولاة الحقّ فى كلّ مشهد * و من جاء وهنا يستضيف محمّدا فآووه هدأ للقري ثمّ ارسلوا * فاطعمهم ذو المنّ طعما مثرّدا و همچنين احمد بن ابى عبد الله برقى گويد در قصيدهء كه معروفست به دو در مدح قحطان و مفاخر : شعر و جبريل قرانا اذ اتينا ال * نّبى المصطفى مستهنئينا فاتحفنا بمائدة فضلنا * بمفخرها جميع المطعمينا و قال محمّد هذى مثال * لمائدة بن مريم و هو فينا كتلك فيهم فكلوا هنيئا * من الرّحمن خير الرازقينا من كه مصنف اين كتابم اين خبر را بغايت بزرگى يافتم [1] و چنانچ يافتم در اخبار اشعريان ذكر كردم و بگفتم و الله اعلم بالصّواب . ذكر مفاخر و مناقب ايشان در ايام جاهليت و در ايام اسلام ، مفاخر ايشان در ايام اسلام ، اول آنك ملك بن عامر اشعرى روز مداين اسب را در فرات راند پيش از همه كس تا مسلمانان ديگر به دو اقتدا كردند چنانچ گذشت ديگر آنك اشعريان در كشتيها نشستند و از بلاد يمن بطوع و رغبت هجرت كردند و به حضرت رسول صلوات الله عليه آمدند و اسلام آوردند از سر ارادات و رغبت و قريش و ديگر عرب برسول اول كافر شدند و چندين نوبت مكر و حيله كردند و رنج و تعب بوجود مبارك آن حضرت رسانيدند و انكار اسلام كردند و كاره آن بودند چنانچ حق سبحانه و تعالى از آن خبر ميدهد قوله تعالى * ( وَظَهَرَ أَمْرُ الله
[1] - تعجب ميكنم از قول مصنف كه چنين چيزى را بغايت بزرگ دانسته است چه پيغمبر اكرم رئيس مذهب اسلام را بزرگتر از آن حد بايد دانست كه بتوان حديثى مانند حديث جفنه را به دو نسبت داد ،