نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 373
[ خطبه كردن امير طغرل محمد بن ميكال بسجستان ] خطبه كردن امير طغرل محمد [1] بن ميكال ادام الله ملكه بسجستان يوم الجمعة الثامن من المحرّم سنهء خمس و اربعين و اربعمائه [2] . . . وقعت بده . . . [3] مردمان سيستان بروستاق بده از جهت قراتاش بن طغان بك عسى [4] لعنه الله ، روز دوشنبه بيست و هفتم رمضان سنهء خمس و اربعين و اربعمائه وقت قران نحسين اندر حوت . و آنچنان بود كه او بسيستان آمد و قصد آن كرده بود كه بمكران رود ، روزى چند او را مهمان داشتند و گفتند اكنون ببايد رفتن از بسيار الوافى ( كذا ) كه ميكردند لشگر او ، گفت مرا پنج روز ديگر علف دهيد تا عيد سيستان ببينيم ، پس بروم ، ندادند ، پس بخشم برفت و ببده فرود آمد ، و با رعيّتان جنگ آغاز كرد ، و خانهاء ايشان خراب كردن گرفت و ايشان را كشتن ، شب دوشنبه امير اجل سيد بو الفضل امير بورى را با فوجى تركمانان نامزد كرد ، و امير اسماعيل قوقهى و امير بو جعفر قوقهى و امير احمد برادر وى را با مردمان اوق نامزد كرد ، و سركشان و مردمان پيش زره را بامير اجل
[1] بعد از لفظ طغرل به قدر دو كلمه در متن اصل كتاب سفيد است و معلوم مىشود در اصل اصل كتاب آنجا را براى نوشتن لقب خالى گذاشتهاند ، و نيز بجاى « محمد » در اصل « احمد » بود . [2] اين جمله مانند آغاز فصل است ليكن در متن اصل جزء مطلب در آمده است - و پس از آن هم تفصيلى ندارد - و كتاب تاريخ سيستان از اينجا رفته رفته سياقتش عوض مىشود ، و چنان كه از چند صفحه بعد خواهيم ديد جملات متن كوتاه مىشود و بجمله هاى مصدرى شبيه به همين جمله كه بعنوان فصول شبيه تر است تا باداى تاريخ مبدل ميگردد - و ازين رويه و بمناسبت لفظ « ادام الله ملكه » كه نسبت بسلطان طغرل سلجوقى نوشته ميتوان حدس زد كه اصل كتاب در اين زمان - يعنى در زمان رياست امير ابو الفضل نصر بن احمد مولى امير المؤمنين تأليف شده است . [3] از اول اين فصل چيزى افتاده است مانند « غارت شدن . . . يا : كشتن . . . » [4] علسى ، هم خوانده مىشود .
373
نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 373