نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 372
مولى امير المؤمنين رحمه الله بيرون شد و بيغو بلب آب فرود آمد كه تا بنه و لشگر فرا رسند ، و جمع گردند ، و اندر شهر آيند ، و اين روز شنبه بود بيست و دويم رجب هم اندرين تاريخ ، [ ناگاه ] طغرل خويشتن بر عامهء شهر زد و نعره برخاست و بيغو بهزيمت شد بى لشگر و بى سلاح ، و امير بو الفضل دل وى نگاه داشت و با وى برفت و بهرى شد كه آنجا لشگر جمع كند و بحرب آيد ، پس طغرل بحصار طاق شد و آنجا روزى چند ديگر حرب كرد ، و هيچ نيامد ويرا و محمود گندمك و برادران بگشتند [ و ] بنزديك وى شدند ، و هم چيزى نرفت با مردمان حصار ، آخر بعجز باز گشت روز آدينه سيزدهم شعبان ، و بغزنين شد ، و غزنين بگرفت و عبد الرشيد بن محمود را و بيشترين از آن ملكزادگان را بكشت ، و خداى تعالى او را نيز هلاك كرد چنان كه مستوجب او بود . و امير بو الفضل چون خبر رفتن او شنيد لشگر بگذاشت ، و جريده باز مملكت [1] خويش آمد بطالع سعد [ و ] شب سه شنبه پانزدهم رمضان هم اين سال اندر شهر آمد ، و پسر امير بيغو را با خويشتن بياورد و بداشن فرود آورد : امير اجل ابو الفتح قرا ارسلان بورى بن معز الدّوله مولى امير المؤمنين [2] و يك سال اينجا بود با بزرگى و جاه و پيروزى و امير اجل مؤيد ابو الفضل او را نيكو داشت ، باز پدرش از هرى رسولان و حجّاب فرستاد تا او را ببردند ، و رفتن او سوى هرى روز دو شنبه هشتم شوال سنهء اربع و اربعين و اربعمائه [ بود ] ،
[1] در اصل چنين بوده و بعد با مركب العاقى « بمملكت » شده و ما اصل را مراعات ميكنيم و « باز مملكت خويش آمد » يعنى بمملكت خويش بازگشت . [2] قرا ارسلان بورى بن معز الدوله مولى امير المؤمنين - پسر امير موسى بيغو است در اين كتاب ، ليكن در شجرهء راوندى فرزندان بيغو را بقرار ذيل ضبط كرده است : يوسف - ارتاش ينال - مسعود ينال - الامير فرخ زاد ، و فقط در خاندان الب ارسلان دو تن بدين نام هستند يكى بورى بارس پسرش و ديگر بورى تكين نبيره اش پسر تكش - و نيز در حاشيه ( 3 ) صفحه 19 راحة الصدور نام « قرا ارسلان غازى » برده شده ليكن ويرا پسر قتلمش بن اسرائيل ميشمارد نه موسى بيغو .
372
نام کتاب : تاريخ سيستان نویسنده : مؤلف مجهول جلد : 1 صفحه : 372