نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 628
را امتحان وآزمايش كردند واكنون خود از آن آزمايشات شرمسارند . قلمرو حيات آدمى دريايى بىپايان است ودرك آن تنها با علم امكان پذير نيست وتنها بردبارى نيست كه انسانهاى لنگ را به سر منزل برساند ، زيرا در اين راه كوهها وسنگلاخها وفراز ونشيبها وجود دارد . اياز در پاسخ گفت : من مىدانم كه همهء اين عظمتها مربوط به عطاى بزرگوارانه تست ، وگر نه من همان چارق وپوستينم كه بودم . براى همين بود كه پيامبر اكرم فرمود : « كسى كه خود را شناخت خدايش را شناخت » اى انسان ، چارق تو همان نطفهء ناچيز وپوستين تو همان خون است كه در بدنت در جريان است ، بقيه پديده ها ومزايا كه هست از عطاياى او است . چارق وپوستين براى به دست آوردن عطاياى عالىتر است ونبايد به همان دو شىء ناچيز قناعت ورزيده بگويى مقدرش همين چارق وپوستين بوده است . باغبان چند سيب وكشاورز مشتى گندم به عنوان نمونه به خريدار نشان مىدهند ، وگر نه باغ ومزرعه كجا وچند سيب ومشتى گندم كجا استاد يك علم هم نكتهاى از حقايق را به تو باز گو مىكند تا به علم فراوان او پى ببرى ، اگر تو بگويى : استاد بيش از اين چيزى ندارد ، تو را مانند يك خس بىمقدار از ريشش دور مىكند . اى اياز ، بيا وخود در ميان اين مجرمين قضاوت دادگرانه نما وبنياد عدالت كم نظير را بر پا ساز . مجرمين تو سزاوار كشته شدن هستند ، اما چشم طمع بر عفو تو دوختهاند . در انتظار آنند كه به بينند رحمت تو در بارهء آنان پيروز خواهد گشت يا غضب . آيا آب حيات بخش كوثر از جان تو بر آنان سرازير خواهد گشت يا شعله هاى تباه كننده . براى جذب مردم از هر دو امر فوق ( حلم وخشم ) اصلى از عالم « الست » وجود دارد ، مىتوانى از جملهء « الست » كه براى استفهام است ، قرين بودن نفى واثبات را
628
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 628