نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 556
اين خيالات در اين دنيا پوشيده واثرش آشكار است وهمين خيال در روز رستاخيز به صور آشكار مبدل مىگردد . خيال وانديشه ساختمان خانه در دل مهندس مانند دانهاى در زمين است وهنگامى كه آن خيال وانديشه به روى نقشه آمد وساختمانى را مجسم كرد ، مانند دانهاى است كه از زير زمين سر بيرون مىآورد . بدين سان هر خيالى كه امروز در دل آدمى وطن گزيده است در روز محشر صورت مجسمى خواهد گشت حاصل سخنانم از اين دو محشر ( بيدارى از خواب وروز رستاخيز ) داستانى است وبراى مردم با ايمان سهمى در بيان آن وجود دارد . در آن هنگام كه آفتاب رستاخيز سر بر كشد ، با سرعت تمام خوب وزشت از خاك بر جهند وراه ديوان قضاى الهى را پيش گيرند ونقد همهء نيك وبدها در كورهء آزمايشى فرو روند . آن نقدى كه ماهيت نيكو دارد شادمان وخرامان براه مىافتد ولى نقدى كه قلب ودغل است در درد وسوز وگداز دست وپا مىزند ، آزمايشات پى در پى فرا مىرسد ، راز درون آدميان در ابدانشان آشكار مىگردد مانند آب وروغن كه از قنديل نمودار مىشود يا سبزه هايى كه از خاك سر بيرون مىآورد . چونان دشت پهناور كه در بهاران پياز وزعفران وتره مىروياند . يكى سر خوش نحن المتقون است وديگرى مانند بنفشه سر افكنده مىگردد . از خطر آن روز چشمها بيرون جهيده واز هراس ووحشت آن روز به قدر ده چشمه اشك سرازير مىكند . ديدگان در انتظار آنست كه مبادا نامهء اعمالش از طرف چپ به دستش برسد . آدمى چشم سوى چپ وراست مىگرداند زيرا اگر نامهء اعمال به دست راستش برسد خوشبخت خواهد بود .
556
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 556