نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 554
طبيعى دنيوى است ، كه ممكن بوده است وبه وجود آمده است ، لذا به وجود آمدن ثانوى بدن جسمانى نيز ممكن خواهد بود . اين مطلب از محقق ورياضى دان وفيلسوف بزرگ خواجه نصير الدين طوسى است . آيا همين كالبد مادى است كه در حيات ابدى غوطه ور خواهد گشت ؟ آن چه كه امكان عقلى وعملى ومنابع معتبر اسلامى گوشزد مىكند ، اين است كه كالبد مادى اين دنيا يا مثل آن ، براى معاد وروز بزرگ مسئوليت حتمى است وآيات قرآنى كه بر اين معنى دلالت دارد فراوان است ، مانند « اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وتُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ 36 : 65 » [1] ( امروز به دهانهاى آنان مهر سكوت مىزنيم ودستهايشان با ما به سخن در مىآيند وپاهايشان نيز به آن چه كه اندوختهاند شهادت مىدهند ) . ولى با نظر به منطق خود ابديت ونيز گفتارهاى صريح منابع اسلامى با انقراض ماده وحركت وقوانين حاكمه بر آنها ، بدون ترديد اين كالبد مادى به وضعى كه در اين جهان ماده وحركت وروز رستاخيز ديده مىشود ، باقى نخواهد ماند . آن منابع معتبر كه بهم خوردن سيستم كرات فضايى واز بين رفتن حيات وموت ودگرگون شدن وسايل درك ومشاعر را گوشزد مىكند ودگرگونى لذايذ وتبديل آنها را به ما فوق آن چه كه در اين زندگانى است بيان مىنمايد وهم چنين قرار گرفتن انسانها را در ما فوق حركت وسكون وزمان وفضا متذكر مىشود ، دلايل روشنى هستند بر اين كه بدون ترديد اگر هم روح در جهان ابديت به كالبدى احتياج داشته باشد ، هم سنخ ومشابه اين كالبد مادى دنيوى نخواهد بود .