responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 442


< شعر > ( ( 1203 ) ) عاشقان لعبتان هر قذر كرده قصد خون وجان يكديگر ( ( 1204 ) ) ويس ورامين خسرو وشيرين بخوان تا چه كردند از حسد آن ابلهان ( ( 1205 ) ) بس فنا شد عاشق ومعشوق نيز كه نه چيزند وهواشان هم نه چيز < / شعر > اگر اندكى در مجموع هويت اين معشوقهاى ظاهرى بيانديشيد ، خواهيد ديد واحدهايى در مجموع هويت اين معشوقها وجود دارد كه هر يك از آنها مىتواند عشق آن پديدهء ايده آل انسانى را رسوا بسازد .
جلال الدين بارها در كتاب مثنوى عشقهاى مجازى را محكوم وننگ بار معرفى كرده است ، از آن جمله مىگويد :
< شعر > عشقهايى كز پى رنگى بود عشق نبود عاقبت ننگى بود هر چه جز عشق خداى احسن است گر شكر خوارى است آن جان كندن است < / شعر > ولى اين نكته را تا اين ابيات در گذشته متذكر نشده بود كه هر معشوقى عامل نفرت وانزجار را با خود دارد كه ديدگان عاشق از ديدن آن كور است .
براى توضيح اين مسئله بيان مختصرى را مطرح مىكنيم فعاليت وجوش وخروش غريزهء جنسى بيش از آن اقتضاء نمىكند كه نر يك نوع با مادهء همان نوع جفت شوند ونطفه را كه در حال جريان وخروج فوق العادهء لذت بخش است به ماده منتقل بسازد وبه قول گوته آلمانى « در مشعل فروزان حيات دست به دست بگردد » ( 1 )


( 1 ) دريغا كه بىبند وبارى طغيانگرانهء بشر امروزى از يك علت نقيض آن را بيرون مىآورد ، با احساى لذت فوق العاده در همخوابگى موجودى را بيرون مىآورد ودر خارستان اجتماع مىغلطاند كه با دردناكترين وضعى به جستجوى فلسفهء زندگىاش مىپردازد ودر پايان عمر از همه جا دست خالى برمىگردد وقول ابى العلاء معرى را تكرار مىكند كه گفته بود روى سنگ كوروش بنويسند : « اين است قبر كسى كه پدرش جنايت كرده او را به وجود آورده است » ويا در نيمهء راه عمر خود را مانند ماهى از چشمه سار حيات بيرون مىاندازد .

442

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 442
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست