نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 400
آزادى واقعى روحى او است ، بيك نورانيت اعلايى مىرسد كه موجوديها وجريانات درونى را روشنتر مىبيند واگر مردم معمولى آن جريانات را مانند نابينايان با ماليدن دست به طور ناقص وبىرنگ وشكل مىبينند ، اينان به طور كامل وبا رنگ واشكال وساير نمودهايش مشاهده مىكنند . آيا آن آزادى شگفت انگيز درونى نيست كه پرده از روى مجهولات عالم خلقت بر مىدارد وانسانهايى را به دريافت آن مجهولات موفق مىسازد ؟ ممكن است بگوييد : بدان جهت كه نمودهاى بيرونى داراى رنگ وشكل است ، به توسط نور نيازمند مىباشيم ، ولى واحدهاى جاريه در درون نه رنگى دارد ونه شكلى ، بنا بر اين چه نيازى به نور درونى وجود دارد ؟ پاسخ اين سؤال روشن است ، زيرا نمىتوان شك كرد در اين كه هر يك از واحدهاى جاريه در درون نيز براى خود حدود ومشخصات مخصوصى دارند ، خيال پا در هوا غير از انديشهء مثمر است . تجسم نابجا غير از دريافت عاطفى حقيقى است . در معركهء تضاد عقل نظرى ودريافتهاى حس والا تشخيص آن دو از يك ديگر وهمهء جريانات ديگر در ميان درون احتياج به مشاهدهء دقيق آنها دارد . كسانى كه خود را به باد پاى انديشه ها وخيالات وتجسيمات طبيعى سپردهاند ، قدرت برداشتن گام به افق بالاتر را ندارند ، تا از نقطهء بالاتر از گرد وغبار وابهامهاى خود طبيعى وحيات ناهشيار به آن جريانات بنگرند ، مسلم است كه اين افق بالاتر از مقوله فضا ومكان نيست ، بلكه دارا بودن يك روشنايى صاف وبىآلايش است كه آنها را صحيح نشان بدهد . براى توضيح اين افق والا ، مناسب است كه حالات عصبى انسان را بياد بياوريم كه نمىتواند در حال خشم وعصبانيت داورى صحيح در قضايا وتشخيص واحدهاى رويداد صورت بدهد . مىگويند : اين شخص درونش تاريك ودر هم وبر هم است ، نمىتواند حق را از باطل تشخيص بدهد . عدم مراقبت در جريانات درونى وحركت آنها از روى لجنهاى خود خواهى
400
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 400