نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 39
معناى تحول هم جز اين نيست كه شىء در حال تحول : يعنى ، قوانين واصول معينى شىء در حال تحول را به قوانين ديگر تحويل مىدهد ، بدون كوچكترين خلايى كه ميان قوانين پيشين وپسين به وجود بيايد ، بنا بر اين شوخى به معناى سخن بىاساس ورويداد بدون واقعيت در جهان هستى امكان ناپذير مىباشد . يك سخن دروغ يا مبالغه وامثال آنها پديده هايى هستند كه به عنوان معلول عوامل معينى به وجود آمدهاند ، عوامل مزبور واقعيت دارند ، مانند اهانت يا مسخره كردن ويا خندانيدن ديگران وبه عبارت كلىتر هر پديده از هر مقولهاى كه در پهنه ى هستى بروز مىكند حلقهاى به زنجير كلى هستى مىپيوندد كه هم عامل سابق دارد وهم هويت معين ومعلول مناسب خود . يك سخن شوخى را به عنوان مثال در نظر مىگيريم . يك فرد در مجمعى جمله را مىگويد كه با انكار افراد آن مجمع رو به رو مىشود ، فرد ديگرى در همان مجمع جملهء او را به سخن يك آدم ديوانه تطبيق مىكند وهمه افراد را مىخنداند . تطبيق سخن انسان عاقل به سخن ديوانه به منظور اثبات ديوانگى آن عاقل ، شوخى تلقى مىشود وهمه را مىخنداند ، ولى موقعى كه همين حادثه را تطبيق مىكنيم به واحدهاى جدى زير مىرسيم . 1 - سخن مرد عاقل مركب از الفاظى است كه تموج مخصوص هوا را نشان مىدهد . 2 - سخن مفروض يك حادثه است كه مسبوق به ده ها بلكه صدها شرايط ذهنى واحساساتى واراده وتصميم گوينده مىباشد . 3 - آن سخن داراى معناى انفرادى وجملهاى بوده است . 4 - ديوانهاى سخنى شبيه به سخن آن عاقل گفته است . 5 - در آن مجمع كه شخص عاقل چنان سخنى را گفته است ، فردى وجود داشته است داراى حافظه ونيروى تذكر كه توانسته است سخن آن ديوانه را به ياد
39
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 39