نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 379
ما قربانى عدالت اجتماعى خواهيم گشت . آن چه كه براى بشر ابديت دارد ، علم است وبس . بالاخره انسانيت پيروز خواهد گشت . بايستى در اين زندگانى عشق ورزيد . ايده آل كلى بشر وطن پرستى است . . . روى چه علت در سفرهء تمام جوامع با اشكال مختلف چيده شده است ؟ تنها وتنها يك علت وجود دارد وآن اين است كه هنوز هيچ مكتبى نتوانسته است حس جويندگى وگرايش بشر را به ايده كلىتر كه قطعا ماوراى محسوسات است [ اگر چه مواد خام خود را از محسوسات مىگيرد ] از من انسانها سلب كند . شگفت آور است كه پيشتازان فكرى واجتماعى انسانها ، اين مفاهيم را در پيش روى بشر گسترانند ، نه براى آن كه واقعاً ايمانى به آنها داشته باشند ، بلكه براى تحقق دادن به عشقبازى جوامع به حس ومحسوس < شعر > تنگتر آمد خيالات از عدم زان سبب باشد خيال اسباب غم باز هستى تنگتر بود از خيال زان شود روى قمر همچون هلال باز هستى جهان حسّ ورنگ تنگتر آمد كه زندانى است تنگ < / شعر > پديدهء خيال كه بسى گسترده تر ومجردتر از واقعيات مادى خارجى است ، براى روح آدمى وفعاليتهاى بىنهايت گرايى آن بسى تنگ ونارسا است ، وبه همين جهت است كه باعث غم واندوه مىگردد ونمىتواند انسان را از واحدهاى غم انگيز زندگى وطبيعت بالاتر بكشد . اين جهان هستى با همهء پهناورى وبىكرانگى كه دارد ، گريبان خود را نمىتواند از چنگ شكل ورنگ وعدد وحركت وسكون نجات بدهد ، وجاى ترديد نيست كه اين پديده ها مانند حلقه هاى زنجير بسيار ممتد وپهناورى است كه اگر چه انسانهاى كوچك ارواح ناچيز خود را مىتوانند در صيقل ودرخشش ودرازى
379
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 379