نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 371
1 - حواس آدمى بر دو نوع است - نوع مخصوص به دريافت نمودهاى جهان طبيعت ، نوع مخصوص به دريافت حقايق ما فوق طبيعت . مانند عقل جزئى وعقل كلى < شعر > در هزاران لقمه يك خاشاك خرد چون درآمد حس زنده پى ببرد حس دنيا نردبان اين جهان حس عقبا نردبان آسمان صحت اين حس بجوييد از طبيب صحت آن حس بجوييد از حبيب صحت اين حس ز معمورى تن صحت آن حس ز تخريب بدن [1] نشنود آن نغمه ها را گوش حس كز سخنها گوش حس باشد نجس [2] از ره پنهان كه دور از حس ماست آفتاب چرخ را بس راه هاست [3] حس خفاشت سوى مغرب دوان حس درپاشت سوى مشرق روان حس ابدان قوت ظلمت مىخورد حس جان از آفتابى مىچرد [4] حس وفكر تو همه از آتش است حس شيخ وفكر او نور خوش است [5] سوى حسى رو كه نورش راكب است حس را آن نور نيكو صاحب است [6] مر دلم را پنج حس ديگر است حس دل را هر دو عالم منظر است [7] < / شعر >
[1] دفتر يكم ، ص 8 ، بيت 50 تا 53 . . [2] دفتر يكم ، ص 39 ، بيت 59 . . [3] دفتر يكم ، ص 73 ، بيت 59 . . [4] دفتر دوم ، ص 79 ، بيت 47 و 51 . . [5] دفتر دوم ، ص 98 ، بيت 32 . . [6] دفتر دوم ، ص 99 ، بيت 12 . . [7] دفتر دوم ، ص 133 ، بيت 12 . .
371
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 371