نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 352
شيشه مخدرات وچند فيلم ديدنى تباه كننده از بين برد ونمىداند كه اغلب عظماى تاريخ بشرى كه كلانترين سرمايه را در اختيار داشتند ، در دوران زندگى خود حتى كوچكتر از يك فرد معمولى تلقى مىشدند . اگر تاريخ را باز كنيد و « على بن ابى طالب » عليه السلام را در صدر اول اسلام وپنج سال خلافتش را مطالعه كنيد ، قيافهء انسانى را خواهيد ديد كه با قيافه دورانهاى بعدى به هيچ وجه قابل مقايسه نمىباشد . آن روز على بن ابى طالب عليه السلام با افراد معمولى ، بلكه با مردم دنيا زده يكسان تلقى مىشد وافراد جوامع بجز گروهى از هشياران در ميان مستان ، على را با امثال معاويه در دو كفهء ترازو گذاشته سبك سنگين مىكردند امروز در قرن بيستم شبلى شميلها يك صدا مىگويند : « الامام على بن ابى طالب عظيم العظماء نسخة مفردة لم ير لها الشرق ولا الغرب صورة طبق الاصل لا حديثا ولا قديما » [1] ( پيشوا على بن ابى طالب ، بزرگ بزرگان ، يگانه نسخه ايست كه نه شرق ونه غرب ، نه قديم نه جديد صورتى مطابق اصل آن نسخه نديده است ) من به نوبت خود به تاريخ ووجدان حساسش ارزشى بالاتر از اين مشاهدات معمولى معتقدم ، مىگويم : بهر شكل باشد ، دير يا زود ، در جوامع مختلف الكسيس كارلها بروز خواهند كرد وبر تباه شدن سرمايه هاى آدميان فريادها براه خواهند انداخت ، براى يك آدم بينا اين مسئله روشن است كه - « . . . تاريخ را نمىتوان فريب داد . تاريخ چون مادر ما واقع بين وسمج است . براى تاريخ همهء انسانها روشنند . با هر لباسى كه خود را بپوشانند .
[1] صوت العدالة الانسانية ، جرج جرداق ، ج 1 ص 7 . .
352
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 352