نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 279
< شعر > ( ( 754 ) ) چون به نزد دانه آيد پيش وپس چند گرداند سر ورو هر نفس ( ( 755 ) ) كاى عجب پيش وپسم صياد هست ؟ تا كشم از بيم او زين لقمه دست < / شعر > تو براى عبرت در سر گذشت تبهكاران بنگر وبه مرگ يار وهمسايه متوجه باش ، كه چگونه مالك زندگى ومرگ كه همواره قرين تست هلاكشان ساخت . خداوند بدون احتياج به آلت ودست تبهكاران را شكنجه ها مىكند ، پس اين حقيقت را بدان كه او داورى بىدست وبىآلت وبىحدود است . تو كه همواره مىگفتى : اگر خدايى وجود دارد ، كو وكجا است ؟ مشاهدهء شكنجه هايش تو را به اعتراف وادار خواهد كرد . وآن كسى كه مىگفت : كجا است خدا وكيفرهايش ؟ اكنون اشك مىريزد ومىگويد : اى خداى نزديك پناهم بده . دل آدمى فرار از دام را بر خود لازم ديده شب وروز در حال گريز از دام است ، ولى نمىداند كه دام او بر پر وبالش پيوسته وچسبيده است . طاووس مىگويد : بالاخره من اين پر وبال را كه دام منحوس من است از بيخ بر مىكنم ، تا براى كاميابى ناچيز كام خود را تلخ نسازم . من اين پاسخ را در حد گنجايش فهم تو گفتم ، تو خود برو جوياى حقيقت باش . اين طناب سخت حرص وحسد را بگسل وروزى را كه طناب آتشين بر گردنها مىپيچد بياد بياور . آنان كه در اين زندگانى جز انكار حق وحقيقت نداشتند ، در پايان زندگى بدون كمترين سود ميوهاى جز حسرت وپشيمانى نخوردند . تو در سر گذشت تباه كنندهء فرعون وثمود وقوم لوط وقوم صالح وقوم هود ونمرود ستمگر وقوم نوح وشداد وعاد بنگر وبيانديش ودر آن حسرت وپشيمانى جانكاه كه روز رستاخيز دمار از روزگارشان بر مىآورد ، تأمل نما ، - < شعر > تا بدانى حق سميع است وعليم فارغ است از ترس وپاك از باك وبيم < / شعر >
279
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 279