responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 269


مردم بر آورده وهلاكشان ساخته است ، بلى اتصال واسطه با هدف گاهى بقدرى شديد است كه به نهايت صيقلى مىرسد وآئينه وار تنها هدف را نشان مىدهد ، مانند ابرى كه خوى ماه بگيرد تا حجاب روى ماه نباشد ، نمايشى در صورت داشته ولى از نظر هويت منفى گشته است ، مانند اجسام ظريف پيامبران واولياء الله . اين چنين ابرى كه خوى ماه را گرفته است مانند پرده مانع نمىباشد بلكه در باطن درنده وشكاف دهنده پرده است .
چنانكه در صبحگاه بدون وجود ابر در آسمان باران باريد وآن باران معجزه پيغمبر بود كه ابر از لطافت همرنگ آسمان وغير قابل تمييز گرديده بود . ماجراى اين داستان را پيش از اين گفته‌ايم . بلى ابرى وجود داشته است ولى خوى ابرى از او مرتفع گشته چنانكه بدن عاشق با شكيبايى خاصيت مادى بدن را از دست مىدهد .
آرى بدن است اما خاصيت بدنى از آن رخت بر بسته ورنگ وبوى وخواص ديگر را از دست داده است .
طاووس به گفتهء خود ادامه مىدهد : پر وبال زيباى من براى اشباع زيبا يابى ديگران است وآن چه كه از آن خود من است مغزيست كه در سر دارم وشنوايى وبيناييست كه اركان وجود منند . آخر كدامين منطق ، قربانى ساختن روح را براى آماده كردن شكار بسود ديگران تجويز مىكند ؟ اين است كفر مطلق واين است نوميدى مرگ بار از خير مطلق . تو چرا خود را مانند قند بيارايى تا به زير منقار طوطيانت بريزند ؟ بگذار وجودت زهر نمايى باشد كه از خراش چنگال صيادان در امان باشى .
مانند آن لاشهء مردار مباش كه سگها در موقع دريدن وخوردنش آفرينها نثار مىكنند . مگر خضر را نديدى كه كشتى صحيح وسالم را سوراخ كرد واز

269

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 269
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست