نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 262
بر دارد ؟ ما با چشم وگوش خود مىبينيم ومىشنويم كه افراد بشرى صدها هزار كتاب وسخنرانى واقدامات گوناگون در راه تحريك انسانها به دوستى ومحبت ديگران عرضه كردهاند ، ولى چنانكه در مثال قوانين ومقررات الزامى وحقوقى ملاحظه كرديم ، اين ساختمان هم روى كوه آتش فشان خود كه هر لحظهاى گازهاى درونىاش آتشهاى نابود كننده مىافشاند بنا شده است ، فرد يا جامعهاى كه هنوز موجوديت خود وبايستگىها وشايستگىهاى آن را تنظيم نكرده است نمىتواند كوچكترين حركتى به سود ديگران انجام بدهد واگر گاه گاهى چنين احساس شود كه انسان بدون حسابگرى در بارهء خود به حساب ديگران پرداخته يا قدمى به نفع ديگران برداشته است ، خيره نشويد وزود باور نباشيد ، زيرا گسترش ونفوذ چنگالهاى خود خواهى بقدرى زياد شديد است كه مىتواند بروى همهء انسانها وجهان گسترده شود ودر اعماق آن دو قلمرو فرو رود ، بدون اين كه پاى از حيطهء خود وخود خواهيش بيرون گذارد او انسان وجهان سراغ ندارد ، بلكه خود خويشتن را به اندازهء انسان وجهان متورم ساخته است . دريغا ، خار نامحسوسى كه در چشم وپاى بشر فرو رفته وآن را با اين همه جست وخيز در حال فردى ودر قلمرو اجتماعى ودر پهنهء جهانى كلافه كرده است همين خار زهر آگين خود خواهى است ، ولى او شيون وفرياد از نارسايى قوانين وفهم بشرى سر داده است هشياران انسانى در ميان مستان هشيار نما مىگويند : آقاى عزيز ، بار ديگر در چشم وپاى خود بنگريد ، به طبيعت دشنام ندهيد وانسانها را به باد انتقاد نگيريد وگرد وخاك ياس وبد بينى به آيينه فطرتهاى پاك نپاشيد . آرى به چشم وپاى خود بنگريد ، اگر نمىتوانيد بروى خويشتن خم شويد وخار باريكتر از مو را مشاهده كنيد حد اقل از ور شكست شدن تمام ايده ها وفلسفه هاى
262
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 262