responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 242


( از انس نقل شده است كه پسرى از عثمان بن مظعون از دنيا رفت ، عثمان در مرگ پسرش سخت اندوهگين گشت به طورى كه مسجدى در خانهء خود ساخت تا پيوسته در آنجا مشغول عبادت شود ، اين قضيه به پيامبر اكرم رسيد ، به عثمان فرمود : خداوند تبارك وتعالى براى ما رهبانيت ( ترك دنيا ننوشته است ) جز اين نيست كه رهبانيت امت من جهاد در راه خدا است . ) < شعر > ( ( 574 ) ) بر مكن پر را ودل بركن از او زان كه شرط اين جهاد آمد عدو . . .
. . .
( ( 578 ) ) بىهوا نهى از هوا ممكن نبود هم غزا با مردگان نتوان نمود < / شعر > شما به مبارزه با قانون طبيعت دعوت نشده‌ايد ، انكار آن چه كه موجود است مبارزه با قانون طبيعت است كه جلوه گاه مشيت الهى است بلكه تكليف انسانى الهى شما تعديل موجوديت خود با مقتضيات طبيعت است كه نتيجه اش بارور شدن شخصيت انسانى شما است جلال الدين در ابيات مورد تحليل مضمون بسيار عالى را گوشزد كرده ومىگويد : ريشه كن كردن موجوديت طبيعى همان مقدار احمقانه است كه فرو رفتن در آزادى مطلق ورها كردن خود در مقابل باد پاى عوامل طبيعى بيرون ذات وهوا وهوسهاى درون ذات ، ضررى كه از افراط گرى مكتب يا مفسران مكتب بودا عايد بشريت مىگردد كمتر از ضرر هدونيستها ( سرخوشان اپيكورى ) نمىباشد . ناديده گرفتن آن چه كه در مجراى طبيعت انسان قرار گرفته است ، به ناديده گرفتن تمام موجوديت او خواهد انجاميد .
آيا تا كنون در اين باره تصور كرده‌ايد كه اگر زندگى مانند پياله آبى باشد كه بياورند ودر گلوى شما بريزند شما آن آب را استفراغ كرده واز آن زندگى

242

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست