نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 236
بررسى روى نمودها وآثار وخواص وجود صورت مىگيرد ، اين مطلب كاملًا صحيح است ، ولى همه مىدانيم كه اين تكليف را علوم تحققيه به شايسته ترين وجه به عهده گرفته است ووظيفهء خود را به طور نسبى ، ولى واقعى انجام مىدهد . هگل هم كه در مبناى فلسفهء خود به چنين تجريد بازى دست برده است ، با اين حال كوشش فوق العادهاى در تطبيق همان مفاهيم مجرد به واقعيات عينى صورت مىدهد . نبايد اين اشتباه رخ بدهد كه ما عظمت مغزى آن مردان را منكر هستيم ، بلكه بالعكس چنانكه گفتيم : فعاليتهاى مغزى آنان كشف مىكند كه داراى با عظمتترين وتواناترين مغزها بودهاند ، تاسف ما در اين است كه كاش به جاى آن همه گره باز كردن وگره بستن در تجريد مفاهيم يك صدم آن كوشش را در كشف واقعيات عينى بكار مىبردند . موضوع ديگرى هم كه توجه به آن مىتواند ما را به يكى از عوامل ركود واقع يابى در افكار گذشتگان رهنمون شود ، مسئلهء كشتى گيرى وگلاويزى با افكار شخصى خودشان مىباشد ، به اين معنى كه مثلًا متفكرى در يك مسئله علمى يا فلسفى اظهار نظر كرده است ، متفكر ديگرى ماه ها بلكه سالها انرژى مغزى وروانى خود را در انتقاد ورد آن نظريه مصرف مىكند ، بدون اين كه خود او به طور مستقيم با واقعيات رو به رو شود وبه بحث وكاوش بپردازد برگرديم به مطلبى كه جلال الدين مطرح كرده است . او مىگويد : اين همه گره بستن وگره گشادن در منطق وفلسفه جز ضايع كردن عمر نتيجهاى در بر ندارد . آن گرهى كه بايد گشوده شود تشخيص آن است كه آيا من سعادتمندم يا غوطه ور در شقاوت ؟ به نظر مىرسد كه جدا كردن سعادت وبدبختى انسانها در اين زندگانى از دانش وبينش وجهان يابى ، مبارزه با موجوديت انسانى است ، وترديدى در اين نيست كه هر گونه اقدام در اين راه با شكست قطعى مواجه خواهد گشت .
236
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 236