responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 119


اشاره كرديم ما با هر كوچكترين قدمى كه با نيّت پاك به بارگاه بر مىداريم به همان اندازه از حقيقت مطلق برخوردار مىشويم ، لذا اين ماييم كه به حوزهء عظمت بىنهايت الهى كشيده مىشويم نه اين كه خدا به عنوان يك واحد در قلهء رياضات وتزكيه نفس ما ايستاده است كه ما بايستى برويم وبه آن برسيم . لذا اين مطلب جلال الدين مىگويد :
لو ظهرت الحقائق بطلت الشرايع به بازيگرى ذهنى وروانى ما بيشتر مربوط است تا به واقع يابى ما . وانگهى مگر جلال الدين با آن همه مقامات معرفتى كه به دست آورده است به طورى كه گاهى از رؤيت حقايق دم زده ومىگويد :
< شعر > ذره ها ديدم دهانشان جمله باز گر بگويم خردشان گردد دراز < / شعر > به على عليه السلام خطاب كرده نمىگويد :
< شعر > اى على كه جمله عقل وديده اى شمه‌اى وا گو از آن چه ديده‌اى ؟
< / شعر > پس جلال الدين قبول دارد كه على بن ابى طالب حقيقت را ديده است ، چنانكه خود او هم مىفرمايد . » لو كشف الغطاء ما ازددت يقيناً » ( اگر پرده برداشته شود ، بر يقينم افزوده نمىگردد ) و « ما شككت فى حق مذاريته » ( از آن موقع كه حق به من نشان داده شده است ، كوچكترين شكى نكرده‌ام ) .
با اين حال عليّ بن ابى طالب وخود پيامبر اكرم وساير پيامبران واوصياء واولياء خود را از شريعت وعمل به دستورات الهى بىنياز نديدند وتا آخرين نفس زندگى كوشيدند وتكاپو كردند ودر هيچ يك از اقوال وافعالشان جملهء مرموزى مانند شطحيات ديده نشده است .

119

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست