responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 117

إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 655)


3 - انكشاف اتصال وجود عارف وهمهء موجودات به ذات خداوندى يا صفات جلال وجمال او .
4 - دريافت فناى مطلق هستىها در ذات ربوبى . واحساس اين كه خداوند وجود اجمالى همهء موجودات وموجودات صورت تفصيلى او است . اين نظريه در بارهء حقيقت از رباعى ذيل برمىآيد :
< شعر > چون حق به تفاصيل وشئون گشت عيان مشهود شد اين عالم پر سود وزيان گر باز روند عالم وعالميان در رتبهء اجمال حق آيد به ميان < / شعر > 5 - تحول ذاتى در انسان بدون اين كه حقيقت پس از تحول قابل درك بوده باشد .
رباعى زير اين مضمون را در بر دارد .
< شعر > چندان برو اين ره كه دويى برخيزد ور هست دويى ز رهروى برخيزد تو او نشوى ولى اگر جهد كنى چندان بروى كز تو تويى برخيزد < / شعر > 6 - حقيقت عبارت است از حصول يقين مطلق به واقعيات آن چنان كه هستند . . . ملاحظه مىشود كه بعضى از اين تعريفات جنبهء معرفتى دارد ، مانند شمارهء 4 و 6 بعضى ديگر مانند شمارهء 1 و 2 و 3 و 5 جنبهء عينى دارد كه مسير آدمى را در قوس نزولى وصعودى بيان مىكند ، اين نكته را در ميان مبحث فراموش نكنيم كه حقيقت به معناى وصول به ذات خدا وفناى مطلق در هستى ابدى او كه لازمه اش مضمون رباعى اول است ، در آثار عرفا به طور صريح با التزام به لوازم ونتايج آن جز به عنوان شطحيات ادّعا نشده است ، به همين جهت است كه گروهى از محققين عرفان به تؤويل وتفسير آن شطحيات پرداخته‌اند [1] از آن جمله - ابو نصر عبد الله بن على ( سرّاج طوسى ) در كتاب خود از ص 333 تا ص 411 شطحيات مشاهير عرفاء را



[1] شطح با سكون طاء به معناى حركت وهيجان است ، در اصطلاح عرفان عبارت از كلمه يا كلامى است كه در حال وجد وهيجان روانى از عارف صادر مىشود وصورت ابهام انگيز يا غير قابل قبول دارد . .

117

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست