نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 113
ظواهر آن غير قابل قبول يا قابل تأويل ويا خواب مىباشد . » [1] سپس ابن خلدون در هر چهار مورد به بحث مىپردازد . ما پيش از بحث مشروح در بارهء تعريف تصوف به توضيح وتحقيق در بارهء سه مفهوم شريعت وطريقت وحقيقت پرداخته ، ضمناً به مقدارى از تعريف وتوضيح تصوف وارد مىشويم . نخست مىپردازيم به توضيح معناى شريعت . اكثريت قريب به اتفاق دانان عرب ، بلكه همهء آنان به اتفاق مىگويند : شريعت عبارت است از مدخل يا خود آب كه انسان وحيوان به آن وارد مىشوند واز آب استفاده مىكنند . هيئت فاعل از اين ماده بر وزن شارع به معناى جاده وراه است ، در عبارتى كه ابن سينا كلمهء شريعت را به كار برده است به معناى اولى است . « جلّ جناب الحقّ يكون شريعة لكلّ وارد او يطلع عليه الَّا واحد بعد واحد . » [2] حق جل وعلا با عظمتتر از آن است كه براى هر كسى شريعهاى باشد ( بتواند براى سيراب شدن از چشمه سار معرفتش وارد حوزهء ربوبى شود ) ومظلع نمىگردد وبه او مگر يك فرد پس از يك فرد ديگر ) . وبه هر حال با نظر به استعمالات عمومى در موارد مختلف مقصود از شرع وشريعت طريق وصول است به آن چه كه انسان يا خدا مىخواهد . بنا بر اين مىتوان گفت كه خود شريعت ، معناى طريقت را در بر دارد . وهمچنين با نظر به آيات فراوانى كه غايت وهدف انجام تكاليف دينى را بيان نموده است ، طريق بودن شريعت كاملًا روشن مىشود ، ما بعضى از اين آيات را به عنوان نمونه متذكر مىشويم .
[1] مقدمه ابن خلدون ، ص 473 و 474 . . [2] اشارات ، ابن سينا ، ج 3 ص 394 . .
113
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 113