نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 703
حكمت آن خيالباز در ايشان درج كرده است . < شعر > و تندب ان أنّت على سلب نعمة و تطرب ان غنت على طيب نغمة < / شعر > يقال : ندب الميّت فلان ، إذا بكى عليه و عدد محاسنه . و آن صورتها را مىبينى كه گاهى اگر ناله مىكنند بر فوات نعمتى مىگريند و محاسن آن نعمت را بر مىشمارند ، و اگر وقتى سرود مىگويند ، خوش و طربناك مىشوند به خوشى نغمه اى و صوتى خوش ، و نه از غنا و انين خبر دارند و نه از طيبت و فوت نعمت ، لكن به قصد خيالباز و فعل وحدانى او ، آن احوال مختلف از ايشان صادر مىبينى ، اين ذكر تنوّعات احوال و افعال اين صورتها بود كه گفته شد و بعد از اين تنوّعات صور و اشكال ايشان را بر مىشمرد ، و جمله صورتها را كه آن خيالباز مىنمايد ، يك يك ذكر مىكند از جهت اعتبار را . و الله اعلم . < شعر > ترى الطَّير في الأغصان يطرب سجعها بتغريد ألحان لديك شجيّة [1] < / شعر > الطير : اسم جنس و السّجع : صوت الحمام خاصّة ، فعمّمه هنا مجازا . و التغريد تطريب الصّوت . و الغناء و الشجيّة فعيلة بمعنى فاعلة من شجا و اشجا ، اى : احزن ، و النعت منه شج و شجيّة على فعلة بالتخفيف ، الا انّه قد ورد في الشعر مشددا ، في قوله : « نام الشجيّون عن ليل الخلييّنا » . و مىبينى از پس آن پردهء خيالباز ، جنس مرغان گوناگون را بر شاخسارها كه آواز مىدهند و به طرب مىآورد تو را و حاضران را ، صوت ايشان به واسطهء گردانيدن آن مرغان آوازهاى خودشان را در حلق و خوش و لطيف كردن آن آوازهاى حزين را به نزد تو ، و در حقيقت آن مرغان نه آواز دارند و نه صور
[1] سجع الطير : تغريدها . الشجيّة : الحزينة يعنى اين نقش بندى كارگاه خيال و صورتگرى عالم مثال كه استاد مشعبد ، در پس اين صور تنوعات ظلال مىكند ، مخصوص به انسان و اوضاع او نيست ، بلكه جميع كائنات را از وحوش و طيور و نبات و جماد و انس و جنّ و غيره را مع جميع أوضاعها و أحوالها شامل است . < شعر > آفرينش همه تسبيح خداوند دلست دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار < / شعر >
703
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 703